اهمیت تجویز سمعک

تجویز سمعک فراتر از انتخاب یک دستگاه؛ فرایندی تخصصی است که شامل ارزیابی دقیق وضعیت شنوایی فرد، انتخاب بهینه مدل و تکنولوژی، تنظیم دقیق بر اساس نیازهای شنیداری و پیگیری مداوم است. یک تجویز صحیح می‌تواند تبدیل به نقطه عطفی در کیفیت زندگی کاربر شود: بهبود ارتباطات، کاهش خستگی شنیداری، ارتقاء اعتماد به‌نفس و مشارکت فعال‌تر در محیط اجتماعی.

در کلینیک شنوایی آشنا، ما بر این باوریم که تجویز سمعک باید بر پایه شواهد، تجربه بالینی و توجه کامل به شرایط شخصی بیمار انجام شود. در این نوشته، مراحل تجویز سمعک، چالش‌ها، نکات عملی و راهنمایی‌هایی را که کاربران و متخصصان باید بدانند، مرور می‌کنیم.

ادامه‌ی خواندن

چگونه با انتخاب کابل شبکه مناسب، سرعت اینترنت خود را افزایش دهید؟

شاید تا حالا این اتفاق برایتان پیش آمده که در وسط کار مهم، اینترنت کند شود یا قطع شود. خیلی وقت ها فکر می کنیم مشکل از سرویس دهنده اینترنت است، ولی حقیقت چیز دیگری هست. کابل شبکه ای که در خانه یا دفتر استفاده می کنید، نقش بسیار مهمی در کیفیت اتصال دارد. انتخاب یک کابل شبکه ضد نویز مرغوب می تواند سرعت شما را تا سطح قابل توجهی بالا ببرد و مشکلات قطعی را کاهش دهد. در ادامه با انواع مختلف این کابل ها آشنا شده و یاد می گیرید کدام یک برای شرایط شما مناسب است.

ادامه‌ی خواندن

بیا نی نی | یک زن ایرانی با ایلان ماسک هم رده شد

  «الهام طبسی» پژوهشگر ارشد ایرانی موسسه ملی استاندارد و فناوری (NIST) و معاون بخش فناوری‌های نوظهور آزمایشگاه فناوری اطلاعات (ITL) است.

یک زن ایرانی با ایلان ماسک هم رده شد

مجله تایم لیست 100 فرد تأثیرگذار در زمین هوش مصنوعی را اعلام کرده است که در آن نام افرادی از جمله «سم آلتمن»، مدیرعامل OpenAI، «دمیس حسابیس»، مدیرعامل DeepMind و ایلان ماسک به چشم می‌خورد. نکته قابل‌توجه دیگر این لیست حضور «الهام طبسی» پژوهشگر ارشد ایرانی موسسه ملی استاندارد و فناوری (NIST) و معاون بخش فناوری‌های نوظهور آزمایشگاه فناوری اطلاعات (ITL) است.

تایم در لیست خود به 100 فرد تأثیرگذار جهان در زمینه هوش مصنوعی در دسته‌بندی‌هایی از جمله رهبران، سرمایه‌گذاران، شکل‌دهندگان و محققان اشاره کرده است. در این لیست نام افراد مختلفی از جمله «سنها روانور» 18 ساله که در سال 2020 اولین و بزرگترین گروه فعال جوانان جهان در هوش مصنوعی با نام Encode Justice را تأسیس کرد تا «جفری هینتون» 76 ساله دیده می‌شود.

حضور یک ایرانی در لیست ۱۰۰ فرد تأثیرگذار هوش مصنوعی تایم

یک زن ایرانی با ایلان ماسک هم رده شد

همانطور که گفتیم، یکی از نام‌های قابل توجهی که در دسته‌بندی شکل‌دهندگان هوش مصنوعی به آن اشاره شده، «الهام طبسی» است. تایم درباره این محقق ایرانی می‌نویسد:

«نزدیک به پنج سال پیش، مؤسسه ملی استاندارد و فناوری ایالات متحده (NIST) شروع به ساخت برنامه‌ای برای پیشبرد توسعه سیستم‌های هوش مصنوعی قابل اعتماد و مسئولیت‌پذیر کرد. این الهام طبسی، مهندس برق و رئیس کارمندان آزمایشگاه فناوری اطلاعات مؤسسه بود که گفت‌و‌گو درباره تأثیر هوش مصنوعی را از اصول به اجرای سیاست عملی منتقل کرد.»

یک زن ایرانی با ایلان ماسک هم رده شد

طبسی که در ایران به‌دنیا آمده و بزرگ شده است، همیشه آرزوی دانشمندن شدن را در سر داشته است. او در سال 1994 برای تحصیلات تکمیلی خود به ایالات متحده مهاجرت کرد و پنج سال بعد در NIST کار خود را روی پروژه‌های مختلف یادگیری ماشین و بینایی کامپیوتر آغاز کرد. او در اوایل کار خود، معمار اصلی کیفیت تصویر اثر انگشت (NFIQ) در NIST بود که اکنون یک استاندارد بین‌المللی برای اندازه‌گیری کیفیت تصویر اثر انگشت است و FBI و وزارت امنیت داخلی از آن استفاده می‌کنند.

بیا نی نی | ۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

ما در دنیایی زندگی می کنیم که بیشتر چیزهایی که می خواهیم را می توانیم تنها با یک کلیک به دست آوریم. از کالاها گرفته تا خدمات، از طریق اینترنت می توانیم به همه چیز دسترسی داشته باشیم. در مورد شغل های دلخواه مان چه؟ آیا به زودی هوش مصنوعی جای آن ها را خواهد گرفت؟ کارشناسان می گویند نزدیک به ۳۰۰ میلیون شغل چنین سرنوشتی خواهند داشت.

تغییر تنها امر ثابت در زندگی ما است و ما هم در ادامه می خواهیم از شغل های عجیبی صحبت کنیم که در گذشته وجود داشتند اما در نهایت به تاریخ پیوستند.

۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

۱- با اینکه اولین ساعت زنگ دار مکانیکی در سال ۱۸۴۷ اختراع شد، در دهه ی ۱۹۰۰ کماکان به دلیل بالا بودن قیمت این وسیله استفاده از آن رایج نبود. به همین دلیل افرادی برای بیدار کردن مردم در ساعات اولیه ی صبح استخدام می شدند. این کار توسط زنان و مردان مسن انجام می شد. آن ها با استفاده از یک چوب ماهیگیری بلند، چکش نرم یا وسیله ای نی مانند که با آن جسم ریزی را پرتاب می کردند، به شیشه ی پنجره ها می زدند تا مردم را از خواب بیدار کنند. این شغل در حقیقت مثل یک ساعت زنگ دار انسانی بود.

۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

۲- در قرون هجدهم و نوزدهم، تقاضا برای اجساد به منظور استفاده در تحقیقات پزشکی بالا بود، اما تشریح بدن انسان در بعضی نقاط کماکان امری غیر قانونی بود. به همین دلیل افرادی وجود داشتند که اجساد را از درون قبرها می دزدیدند و آن ها را به دانشکده های پزشکی و پزشکان می فروختند. این افراد اغلب به صورت گروهی کار می کردند.

۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

۳- در گذشته افرادی بودند که از راه جمع آوری زالو کسب درآمد می کردند، چرا که تقاضا برای استفاده ی درمانی از زالو در اروپای قرن نوزدهم بالا بود. تهیه ی زالو برای پزشکان کار راحتی نبود، اینگونه شد که شغل زالو جمع کنی به وجود آمد. این افراد معمولاً از پای حیوانات، اغلب اسب های پیر، برای جذب این کرم های خونخوار استفاده می کردند. البته گاهی هم پای خود را طعمه می کردند. سپس زالوها را جدا و در جایی نگهداری می کردند تا آن ها را به پزشکان بفروشند.

شغل این افراد فصلی بود و آن ها تنها در ماه های گرم سال که زالوها فعال بودند، کار می کردند.

۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

۴- تا پیش از آنکه خیابان ها به تیرهای چراغ برق مجهز شوند، افرادی بودند که کار آن ها روشن کردن و رسیدگی به چراغ های شمعی یا گازی خیابان ها بود. آن ها معمولاً از یک میله ی فتیله دار یا قلاب دار برای روشن یا خاموش کردن چراغ ها در زمان صبح و شب استفاده می کردند. این افراد بسیار مورد احترام قرار داشتند، چرا که خیابان های شهر را امن تر و روشن تر می کردند. امروزه تنها در معدود نقاط دنیا چراغ های گازی وجود دارد که توسط چنین افرادی روشن می شوند، امری که آن ها را بیشتر به یک جاذبه ی گردشگری تبدیل می کند و یادآوری دورانی از گذشته است.

۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

۵- در این شغل که بیشتر توسط پسربچه ها انجام می شد، با یک مشعل روشن مسیر شهروندان را در شب برایشان روشن می کردند. این شغل تا پیش از اختراغ چراغ های گازی رواج داشت و دستمزد آن یک چهارم یک پنی بود. بسیاری از خانه ها در انگلیس هنوز بر روی دیوار بیرونی خود یک مشعل خاموش کن دارند که چیزی شبیه به یک شمع خاموش کن بزرگ است.

۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

۶- در گذشته افرادی تحت عنوان جمجمه خوان وجود داشتند که معتقدند بودند ویژگی های شخصیتی و سطح هوش را می شود از روی شکل و برآمدگی های جمجمه تشخیص داد. آن ها فرم جمجمه را بررسی و آن را اندازه گیری و بر اساس آن، شخصیت فرد را ارزیابی می کردند. جمجمه خوانی در قرن نوزدهم محبوبیت پیدا کرد، اما فاقد پشتوانه ی علمی بود و حالا یک علم محسوب نمی شود.

۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

۷- ضایعات جمع کنی یکی دیگر از شغل هایی است که در گذشته وجود داشت. این افراد لوازم به درد نخور مردم را جمع آوری می کردند و به خریداران شان می فروختند. آن ها تکه های لباس و کاغذ را جمع آوری می کردند که می توانستند تبدیل به مقوا شوند و شیشه های شکسته نیز برای استفاده ی مجدد، ذوب می شدند. ضایعات جمع کن ها در محله ها می گشتند، وسایل به دردنخور را جمع آوری می کردند و آن ها را درون یک کیسه بر روی شانه ی خود حمل می کردند. این شغل معمولاً توسط مردانی انجام می شد که به فقر شدید دچار بودند و از این راه کسب درآمد می کردند.

گرچه دیگر چندان رایج نیست، اما هنوز در برخی نقاط دنیا این شغل وجود دارد که البته با گذشت زمان دستشخوش تغییراتی شده است. ضایعات جمع کنی برای شهرهایی که سیستم مدیریت زباله ی ضعیفی دارند، مفید است.

۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

۸- در اواسط قرن بیستم شغل محبوبی وجود داشت که در آن افرادی در پشت کانترهای شیر سودا (مشروبات غیر الکلی گاز دار) کار می کردند و نوشیدنی هایی مانند میلک شیک و نوشیدنی های طعم دار گازدار سرو می کردند. این افراد به تبحرشان در کار با شیرهای سودا مشهور بودند، چرا که می توانستند آب گازدار را طوری پخش کنند که روی نوشیدنی کف دار شود.

آن ها با مشتریان تعامل داشتند، سفارش می گرفتند، هزینه ی سفارش را دریافت می کردند و به نظافت رسیدگی می کردند. این شغل در میان نوجوان ها محبوب بود اما با افول استفاده از شیرهای سودا، تقاضا برای این شغل هم کاهش یافت.

۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

۹- موش گیرها در گذشته برای کنترل جمعیت موش های شهر استخدام می شدند. این افراد که به سم، تله ی موش و حیوانات آموزش دیده مانند سگ های شکاری مجهز بودند، نقشی اساسی در جلوگیری از گسترش بیماری در شهرها داشتند.

۱۰ شغل عجیب و قدیمی که به تاریخ پیوستند

۱۰- در دهه ی ۱۶۰۰ میلادی، افرادی وجود داشتند که شغل آن ها ریختن گل و گیاه در نقاط مختلف محل زندگی اعضای خاندان سلطنتی انگلیس بود. این کار برای از میان بردن بوهای ناخوشایند انجام می شد، چون در آن زمان هنوز سیستم فاضلاب لندن راه اندازی نشده بود. بریجت رامنی از سال ۱۶۶۰ تا ۱۶۷۱ این وظیفه را برعهده داشت و سالانه ۲۴ پوند برای آن دستمزد می گرفت. او برای این کار از ریحان، بادرنجبویه، بابونه، اسطوخودوس، رازیانه و دیگر گیاهان خوش عطر استفاده می کرد.

چالش های تک والدی

چالش های تک والدی


چالش‌های تک والدی؛ وقتی همه مسئولیت‌ها روی شونه یه نفر میفته

زندگی تک والدی، یعنی هم پدر بودن و هم مادر بودن برای بچه‌ها، یه وظیفه بزرگ و پرچالشه. این سبک زندگی خیلی وقتا به دلایل مختلفی مثل طلاق، فوت همسر یا حتی تصمیم شخصی برای تک والد بودن شکل می‌گیره. هرچند که عشق به بچه‌ها و تلاش برای خوشبختی‌شون همیشه هست، اما چالش‌های زیادی هم سر راهه. حالا بیاین این چالش‌ها رو با هم مرور کنیم و ببینیم چه راهکارهایی می‌تونه کمک کنه تا این مسیر کمی راحت‌تر بشه.

بچه های تک والد چه حسی دارن؟

بچه‌هایی که با یه والد زندگی می‌کنن، ممکنه احساسات متناقضی رو تجربه کنن. خیلی وقتا حس می‌کنن که یکی از والدینشون رو از دست دادن یا ازش دورن، و این می‌تونه باعث دلتنگی یا حتی احساس خشم و سردرگمی بشه. گاهی هم ممکنه احساس مسئولیت کنن و بخوان به والد تک‌شون کمک کنن، حتی اگه این مسئولیت برای سنشون سنگین باشه. بعضی وقتا احساس تنهایی یا متفاوت بودن از دوست‌هاشون بهشون دست می‌ده، به‌خصوص وقتی می‌بینن بقیه خانواده‌های کامل دارن. اما با حمایت عاطفی، محبت و گفتگو می‌شه این احساسات رو مدیریت کرد و بهشون کمک کرد که قوی‌تر و بااعتمادبه‌نفس‌تر باشن

۱. فشار مالی؛ وقتی همه مسئولیت اقتصادی روی دوش یه نفره

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات تک‌والدها، تأمین مالی خانواده‌ست. وقتی یه والد تنها مسئول خرج و مخارج خونه و بچه‌هاست، مدیریت پول و برنامه‌ریزی مالی سخت‌تر می‌شه. از هزینه‌های مدرسه و لباس گرفته تا خوراک و تفریح، همه‌چیز به یه نفر وابسته‌ست.

چی کار می‌شه کرد؟

  • بودجه‌بندی دقیق و اولویت‌بندی هزینه‌ها
  • استفاده از کمک‌های دولتی یا سازمان‌های حمایتی
  • پیدا کردن فرصت‌های شغلی پاره‌وقت یا کارهایی که انعطاف‌پذیری بیشتری دارن

۲. مسئولیت‌های دوگانه؛ نقش پدر و مادر بودن هم‌زمان

تک‌والدها معمولاً باید هم نقش یه پدر مقتدر و هم یه مادر دلسوز رو بازی کنن. این یعنی هم باید حواسشون به تربیت بچه‌ها باشه و هم نیازهای عاطفی‌شون رو برآورده کنن.

چی کار می‌شه کرد؟

  • تلاش برای ایجاد تعادل بین محبت و قوانین
  • صحبت کردن با بچه‌ها درباره شرایط و محدودیت‌ها
  • کمک گرفتن از افراد قابل‌اعتماد مثل خانواده یا دوستان

۳. تنهایی و احساس انزوا

خیلی وقتا تک‌والدها احساس تنهایی می‌کنن، چون همه مسئولیت‌ها روی دوش خودشونه و ممکنه وقت کافی برای ارتباط با دیگران نداشته باشن. این مسئله می‌تونه از لحاظ عاطفی سنگین باشه.

چی کار می‌شه کرد؟

  • پیدا کردن گروه‌های حمایتی یا شرکت در جلسات مخصوص تک‌والدها
  • حفظ ارتباط با دوستان و خانواده
  • وقت گذاشتن برای خودتون، حتی اگر فقط چند دقیقه در روز باشه

۴. مدیریت زمان؛ وقتی ۲۴ ساعت کمه!

تک‌والدها باید کار کنن، خونه رو مدیریت کنن، بچه‌ها رو بزرگ کنن و هزار تا کار دیگه انجام بدن. این حجم از مسئولیت باعث می‌شه که همیشه وقت کم بیاد.

چی کار می‌شه کرد؟

  • برنامه‌ریزی روزانه و لیست کردن کارها
  • استفاده از کمک‌های بیرونی، مثل پرستار بچه یا کمک گرفتن از خانواده
  • یاد گرفتن «نه» گفتن به تعهدات غیرضروری

۵. چالش‌های تربیتی؛ وقتی همه تصمیمات به عهده یه نفره

تربیت بچه‌ها همیشه چالش‌برانگیزه، اما وقتی فقط یه نفر مسئول این کار باشه، سخت‌تر هم می‌شه. تصمیم‌گیری درباره مسائل مهم، مثل مدرسه رفتن یا تربیت رفتاری، می‌تونه استرس زیادی داشته باشه.

چی کار می‌شه کرد؟

  • مشورت گرفتن از مشاوران تربیتی
  • صحبت با والدین دیگه برای تبادل تجربه
  • تمرکز روی ارتباط صمیمانه با بچه‌ها

۶. فشار اجتماعی و قضاوت‌ها

متأسفانه هنوز هم خیلی از جامعه‌ها دیدگاه درستی نسبت به زندگی تک‌والدی ندارن و ممکنه قضاوت‌های منفی یا نگاه‌های تحقیرآمیز به این والدین وجود داشته باشه.

چی کار می‌شه کرد؟

  • به خودتون اعتماد داشته باشین و به این فکر کنین که بهترین تلاشتون رو می‌کنین.
  • به قضاوت‌های بی‌اساس اهمیت ندین و روی خوشبختی خودتون و بچه‌هاتون تمرکز کنین.
  • پیدا کردن دوستانی که شرایط شما رو درک کنن.

۷. نیاز به زمان شخصی؛ وقتی خودتون رو فراموش می‌کنین

تک‌والدها معمولاً انقدر درگیر مسئولیت‌ها می‌شن که وقت برای خودشون نمی‌ذارن. این موضوع می‌تونه به استرس و فرسودگی منجر بشه.

چی کار می‌شه کرد؟

  • روزانه حتی ۱۰ دقیقه برای خودتون وقت بذارین.
  • به فعالیت‌هایی که دوست دارین، مثل ورزش یا مطالعه، اهمیت بدین.
  • از دیگران کمک بخواین تا بتونین یه روز برای خودتون وقت بذارین.

۸. حمایت عاطفی برای بچه‌ها

بچه‌هایی که با یه والد زندگی می‌کنن، ممکنه گاهی احساس کمبود حمایت عاطفی یا فقدان حضور والد دیگه رو تجربه کنن.

چی کار می‌شه کرد؟

  • با بچه‌ها درباره احساساتشون صحبت کنین.
  • بهشون نشون بدین که همیشه کنارشون هستین.
  • اگر لازمه، از مشاوره روان‌شناسی کمک بگیرین.

۹. رقابت با زمان؛ وقتی می‌خواین همه‌چیز کامل باشه

تک‌والدها گاهی فشار زیادی به خودشون میارن تا همه‌چیز عالی پیش بره. این موضوع می‌تونه باعث خستگی و استرس مضاعف بشه.

چی کار می‌شه کرد؟

  • از خودتون توقعات واقع‌بینانه داشته باشین.
  • به جای کمال‌گرایی، روی انجام وظایف ضروری تمرکز کنین.
  • بدونین که اشتباه کردن بخشی از زندگیه و هیچ‌کس کامل نیست.

۱۰. چالش‌های مربوط به روابط جدید

اگر تک‌والدی به‌خاطر طلاق یا فوت همسر پیش اومده باشه، ورود به یه رابطه جدید برای خودتون و بچه‌ها ممکنه پرچالش باشه.

چی کار می‌شه کرد؟

  • صادقانه با بچه‌ها در مورد تغییرات صحبت کنین.
  • عجله نکنین و به خودتون و بچه‌ها زمان بدین.
  • مطمئن بشین که رابطه جدید به نفع خانواده‌تونه.

حرف آخر

زندگی تک والدی پر از فراز و نشیبه، اما بدونین که شما تنها نیستین. عشق و تلاشی که برای بچه‌هاتون دارین، بزرگ‌ترین سرمایه‌تونه. با برنامه‌ریزی، حمایت گرفتن از دیگران و توجه به خودتون می‌تونین از پس این چالش‌ها بربیاین. یادتون باشه که روزهای سخت هم می‌گذرن و شما با قدرت و عشق، بهترین نسخه خودتون رو به بچه‌هاتون نشون می‌دین.

ویار خاک در بارداری

ویار خاک در بارداری


دلیل ویار خاک در بارداری چیه؟ آیا خوردن خاک در حاملگی خطرناکه؟ تعجب کردید! واقعا جای تعجب هم داره اما بهتره این واقعیت رو قبول کنین که گاهی بعضی از خانوم‌ها تو دوران بارداری به خوردن چیزهای غیرخوراکی ویار پیدا می‌کنن. ویار خاک در حاملگی یکی از ویارهای عجیبه که ممکنه برای هر خانومی اتفاق بیفته. حتما این سوال براتون پیش اومد که نکنه منم جزو اون خانوم‌هایی باشم که به خوردن خاک در حاملگی مبتلا بشم؟ برای بررسی این موضوع بهتره تا آخر این مطلب با ما همراه باشین.

ویار خاک در بارداری چیه؟

ویار خاک در بارداری یا هرگونه ویار برای خوردن چیزهای غیرخوراکی رو هرزه‌خوری می‌گن. ویار خاک در حاملگی یا هرگونه هرزه‌خوری یه نوع اختلال در غذا خوردنه که معمولا نشان‌دهنده عدم تعادل در سطح مواد مغذی و معدنی تو بدن هست. یکی از مهم‌ترین دلایل هرزه‌خوری یا خوردن خاک در بارداری فقر آهن شدیده که تو هر مرحله از بارداری به‌ویژه تو سه ماهه اول می‌تونه رخ بده. هرزه‌خوری تنها به ویار خاک در بارداری محدود نمی‌شه، بلکه ممکنه این هرزه‌خوری به خوردن موادی مانند یخ، صابون، کاغذ، گچ، نخ، برنج خام، نشاسته ذرت و غیره هم منجر بشه. ازاین‌رو باید خیلی سریع ویار به هرزه‌خوری رو درمان کنین.

دلایل ویار خاک در بارداری

مهم‌ترین دلیل ویار خاک در بارداری کمبود مواد مغذی تو بدن هست. تو دوران بارداری نیاز بدن به مواد مغذی نسبت به روزهای نرمال بیشتر می‌شه. ازاین‌رو باید این نیاز برآورده بشه. درصورتی‌که کمبود مواد مغذی رو جبران نکنین، ممکنه که تهوع و استفراغ در دوران بارداری افزایش پیدا کنن. کمبود مواد معدنی مانند آهن و روی به ویار خاک در بارداری منجر می‌شه. خانوم‌های باردار در مقایسه با افراد عادی بیشتر تو معرض کم‌خونی قرار دارن. این کم‌خونی به خاطر کمبود ویتامین‌های گروه B و آهن هست. به همین دلیل ممکنه خانوم باردار به ویار خاک در بارداری مبتلا بشه و سراغ هرزه‌خوری بره. درنتیجه کمبود مواد مغذی تو دوران بارداری یکی از مهم‌ترین دلایل خوردن خاک در حاملگی هست که باید این کمبود مواد مغذی رو درمان کنین.

درصورت داشتن ویار غیرخوراکی مثل خاک به پزشک اطلاع بدین

آیا خوردن خاک در بارداری خطرناک هست؟

خوردن مواد غیرخوراکی مثل یخ به‌تنهایی نمی‌تونه برای مادر و جنین خطرناک باشه. بااین‌حال اگه ویار خاک در بارداری به خاطر کم‌خونی یا کمبود مواد مغذی تو بدن باشه، می‌تونه سلامتی مادر و جنین رو به خطر بندازه. خوردن خاک در حاملگی عفونت یا بیماری‌های دیگه‌ای رو به وجود میاره. بعضی از بیماری‌هایی که به خاطر ویار خاک در بارداری یا سایر هرزه‌خوری‌ها ایجاد می‌شن عبارتند از:

  • عفونت
  • التهاب معده
  • انسداد مسیر گوارش
  • تهوع و استفراغ شدید
  • کاهش شدید وزن در بارداری

خاک می‌تونه حاوی مواد سمی باشه و این مواد سمی می‌تونن بیماری‌های جدی‌تری رو ایجاد کنن. درنتیجه با اولین تجربه ویار خاک در بارداری حتما با پزشک‌تون حرف بزنین و ایشون رو در جریان بذارین. حتی اگه مقدار خیلی کمی هم خاک یا مواد غیرخوراکی دیگه‌ای رو خوردین، حتما به پزشک اطلاع بدین؛ چون پزشک باید از وضعیت تغذیه شما مطمئن بشه تا مواد مغذی کافی به جنین برسه. همچنین باید از سلامت خود مادر هم مطمئن بشه.

درمان خوردن خاک در بارداری

همون‌طور که گفتیم ویار خاک در بارداری معمولا به خاطر کمبود مواد معدنی و مغذی تو بدن مادر هست. برای درمان ویار خاک در حاملگی باید اول آزمایش بدین تا سطح ویتامین‌ها و مواد معدنی‌ توی خون‌تون بررسی بشه. اگه کم‌خونی داشته باشین یا سطح ویتامین‌ها و مواد معدنی خون‌تون کم باشه، پزشک حتما برای رفع این وضعیت رژیم بارداری‌ شما رو تغییر می‌ده و مکمل‌هایی رو تجویز می‌کنه. ازاین‌رو برای درمان ویار خاک در بارداری اول آزمایش بدین و در صورت داشتن کمبود مواد مغذی، می‌تونین زیر نظر پزشک از مکمل‌ها استفاده کنین.

حرف آخر

ویار خاک در بارداری یکی از ویارهای شایع هست که معمولا به خاطر کمبود آهن و روی اتفاق می‌افته. درصورتی‌که به خوردن خاک یا مواد غیرخوراکی دیگه ویار پیدا کردین، حتما به پزشک‌تون اطلاع بدین. پزشک با تجویز آزمایش، سطح مواد معدنی و آهن مادر باردار رو بررسی می‌کنه. اگه این مواد معدنی تو سطح خون کم باشن، مادر باید برای رفع این کمبود مکمل بخوره. همچنین ممکنه برای متعادل‌سازی سطح این مواد، مجبور به تغییر رژیم غذایی‌تون بشین.

آشنایی با انواع تسمه

در این مقاله، انواع اصلی تسمه‌های انتقال قدرت معرفی و تشریح می‌شوند؛ از تسمه‌های تایمینگ یا سنکرون (سینی‌کرون) با درگیری مثبت برای انتقال دقیق حرکت، تا تسمه‌های ضربدری که با پیچشِ شکل ٨ امکان تغییر جهت گردش محور متحرک را فراهم می‌آورند. سپس ساختار چندلطریفی تسمه‌های پلی-V بررسی شده که با ریزشیب‌های طولی قدرت بالایی ارائه می‌کنند، و تسمه‌های تخت که از نخستین راهکارهای انقلاب صنعتی برای انتقال حجم بالای انرژی با سرعت زیاد بوده‌اند. در ادامه به تسمه‌های دندانه‌ای (کُپلت) پرداخته می‌شود؛ محصولاتی با دندانه‌های داخلی جهت درگیری با پولی‌های مخصوص برای انتقال بدون لغزش. در نهایت نیز تاریخچه تسمه چرمی و کاربردهای اولیه آن در عصر پارچه‌‌ریسی و ماشین‌آلات اولیه مرور می‌شود. هر دسته با اشاره به اصول طراحی، مزایا، معایب و کاربردهای متداول ارائه شده است که می‌تواند راهنمای جامعی برای انتخاب نوع مناسب در پروژه‌های صنعتی و نیمه‌صنعتی باشد.

ادامه‌ی خواندن

مزایای خرابکاری کودکان

مزایای خرابکاری کودکان


چرا خرابکاری کودکان برای رشدشان مفید است؟

خیلی از والدین وقتی می‌بینن کودکشون در حال خرابکاریه، مثل پخش کردن وسایل، ریختن آب یا حتی نقاشی روی دیوار، سریع واکنش نشون میدن و سعی می‌کنن جلوی این رفتار رو بگیرن. اما آیا می‌دونستین که همین خرابکاری‌ها بخش مهمی از رشد و یادگیری بچه‌هاست؟ اگه تعجب کردین، این مقاله رو تا آخر بخونین!

خرابکاری کودکان؛ یه راه برای کشف دنیا

برای کودکان، خرابکاری یه جور یادگیریه. وقتی یه بچه وسایل رو به هم می‌ریزه، لیوان رو زمین می‌ندازه یا حتی با غذاش بازی می‌کنه، در واقع داره دنیا رو کشف می‌کنه. این کارها کمک می‌کنه که بچه‌ها بفهمن چیزها چطور کار می‌کنن، چه احساسی دارن و چه نتیجه‌ای دارن.

مثلاً وقتی یه لیوان آب رو زمین می‌ریزن، یاد می‌گیرن که آب حالت مایع داره و پخش میشه. یا وقتی با خمیر بازی می‌کنن و شکل‌های مختلف می‌سازن، خلاقیتشون تقویت میشه.

فواید خرابکاری برای رشد کودکان

1. تقویت حس کنجکاوی

کودکان ذاتاً کنجکاو هستن و دوست دارن بفهمن که هر چیزی چیه و چطور کار می‌کنه. خرابکاری بهشون اجازه میده که این حس کنجکاوی رو به شکلی سالم ارضا کنن.

2. یادگیری از طریق تجربه

بچه‌ها بیشتر از طریق تجربه‌های عملی یاد می‌گیرن. وقتی چیزی رو می‌شکنن یا خراب می‌کنن، در واقع دارن قوانین فیزیک، علت و معلول، و حتی مهارت‌های حل مسئله رو کشف می‌کنن.

3. توسعه مهارت‌های حرکتی

بازی با وسایل، کندن، ریختن و جمع کردن، همه این‌ها به تقویت مهارت‌های حرکتی ظریف و درشت کودکان کمک می‌کنه.

4. رشد خلاقیت

وقتی کودکان اجازه داشته باشن که آزادانه بازی کنن و خرابکاری کنن، خلاقیتشون شکوفا میشه. اون‌ها با ترکیب مواد و وسایل مختلف، چیزهای جدید خلق می‌کنن.

5. تقویت اعتمادبه‌نفس

وقتی یه کودک چیزی رو کشف می‌کنه یا از کاری که کرده نتیجه‌ای می‌گیره، احساس موفقیت و اعتمادبه‌نفس توش شکل می‌گیره.

چرا نباید جلوی خرابکاری کودکان رو بگیریم؟

ممکنه فکر کنین که خرابکاری باعث شلوغی خونه میشه یا کارهای شما رو بیشتر می‌کنه. اما اگه جلوی این رفتار رو بگیرین، ممکنه کودک احساس کنه که آزادی کشف دنیا رو نداره. این می‌تونه باعث کاهش اعتمادبه‌نفس و انگیزه یادگیریش بشه.

البته، این به معنی این نیست که باید اجازه بدین بچه‌ها هر چیزی رو بشکنن یا خراب کنن. نکته اینجاست که باید یه تعادل ایجاد کنین و محیطی امن برای خرابکاری‌های سالم فراهم کنین.

چطور می‌تونیم خرابکاری سالم رو مدیریت کنیم؟

1. یه فضای مخصوص برای بازی بسازین

یه جای خاص تو خونه برای بازی و خرابکاری بچه‌ها در نظر بگیرین. مثلاً یه اتاق بازی یا گوشه‌ای از پذیرایی که بهشون آزادی عمل بیشتری بدین.

2. از وسایل مناسب استفاده کنین

وسایل بازی‌ای که آسیب‌زننده نیستن، مثل خمیر بازی، رنگ‌های قابل شستشو یا لگو، به کودکتون بدین تا بتونه بدون نگرانی بازی کنه.

3. قوانین ساده وضع کنین

به کودکتون توضیح بدین که خرابکاری باید تو محدوده خاصی انجام بشه. مثلاً: “می‌تونی توی اتاق بازی رنگ‌بازی کنی، ولی روی دیوارهای خونه نقاشی نکش.”

4. در فرآیند بازی همراهشون باشین

گاهی وقتا حضور شما در کنار کودک می‌تونه تجربه‌های خرابکاری رو هم لذت‌بخش‌تر کنه و هم از آسیب‌های احتمالی جلوگیری کنه.

5. بهشون فرصت تمیز کردن بدین

بعد از خرابکاری، به کودکتون کمک کنین که وسایل رو جمع کنه یا محیط رو تمیز کنه. این کار مسئولیت‌پذیری رو بهش یاد میده.

خرابکاری و تأثیرش بر آینده کودکان

خرابکاری‌های کوچک امروز، می‌تونه تأثیرات بزرگی روی آینده کودکتون داشته باشه. این کارها بهشون یاد میده که از اشتباه کردن نترسن، خلاق باشن و راه‌های جدیدی برای حل مشکلات پیدا کنن.

به قول یه روانشناس کودک: “آزادی در خرابکاری، پایه‌ای برای رشد ذهنی سالمه.”

نکاتی برای والدین پرمشغله

اگه شما از اون دسته مامان‌ها یا باباهایی هستین که وقت کمی دارین، این نکات رو امتحان کنین:

  • از اسباب‌بازی‌های تمیزکاری مثل جاروهای اسباب‌بازی استفاده کنین که هم بازی باشه و هم کار.
  • فعالیت‌هایی مثل نقاشی با آب یا بازی با فوم رو انتخاب کنین که تمیز کردنش راحت‌تره.
  • هر بار فقط یه بازی یا فعالیت رو شروع کنین تا خونه خیلی به‌هم‌ریخته نشه.

نتیجه‌گیری

خرابکاری کودکان یه بخش طبیعی از رشد و یادگیری اون‌هاست. این رفتارها به کودکان کمک می‌کنه دنیا رو بهتر بفهمن، خلاق‌تر بشن و اعتمادبه‌نفس پیدا کنن.

به جای اینکه جلوی خرابکاری رو بگیرین، سعی کنین اون رو مدیریت کنین و محیطی امن برای این رفتارها فراهم کنین. یادتون باشه که بچه‌ها از همین بازی‌ها و خرابکاری‌ها یاد می‌گیرن که چطور بزرگ بشن و دنیا رو کشف کنن.

پس دفعه بعدی که کوچولوتون وسایل رو به هم ریخت، به جای عصبانی شدن، لبخند بزنین و بدونین که داره به یه انسان خلاق و باهوش تبدیل میشه!

چه مدل بینی به شما می‌آید؟

چه مدل بینی به شما می‌آید؟

اگر قصد عمل جراحی بینی‌تان را دارید؛ در اولین قدم باید مناسب‌ترین فرم بینی را برای خودتان انتخاب کنید. برای اینکه بدانید کدام بینی به‌صورت شما می‌آید؛ بهتر است با یک جراح حاذق مشورت کنید. جراح به متقاضی توضیح می‌دهد که کدام تغییرات را می‌تواند روی صورت خود ایجاد کند و کدام تغییرات برای صورت او ایده‌آل نیستند. برای اینکه بهترین فرم بینی را انتخاب کنید؛ باید به ساختار صورت و ویژگی‌های آن توجه داشته باشید. همچنین سایر اجزای صورت را بررسی کنید و مطمئن شوید که بینی که انتخاب کرده‌اید با صورت شما تناسب داشته باشد. در نهایت می‌توانید بهترین فرم بینی را انتخاب کنید.

امروزه جراحی‌هایی که در نهایت بینی را کوچک می‌کنند؛ رایج‌تر هستند ما میزان کوچک کردن بینی به نسبت فرم صورت و سایر اجزای صورت همواره محدودیت دارد. اندازه چهارچوب و ساختار اصلی بینی را می‌توان تغییر داد. اما پوست بینی دست نخورده باقی می‌ماند. درصورتی‌که بینی کوچک‌تر از سایر اجزای صورت باشد؛ هر چقدر هم که بینی بی‌نقص و زیبایی داشته باشید؛ در نهایت کل صورت زیبایی خودش را از دست می‌دهد. توازن صورت از مهم‌ترین مواردی است که هنگام عمل بینی باید به آن توجه کنید.

انتخاب بهترین فرم بینی برای جراحی

در زمان انتخاب شکل بینی، همیشه یک فرم طبیعی را انتخاب کنید که بیشترین شباهت را به بینی مادرزادی خودتان داشته باشد. تغییر بیش از اندازه شکل بینی نتیجه خوبی در پی ندارد. معمولا خانم‌ها در پی کوچک کردن بینی هستند. آن‌ها یک بینی ظریف می‌خواهند. در مقابل آقایان می‌خواهند یک بینی با پل صاف، سوراخ‌های کوچک و شیب متوسط داشته باشند.

شاید بخواهید که بینی‌تان شبیه به بینی یک فرد خاص شود. اما باید توجه داشته باشید که فرم بینی هر کس به نسبت صورت خود او انتخاب می‌شود. انتخاب بینی یک فرد دیگر برای صورت شما انتخاب عاقلانه‌ای نیست. تجربه‌های جراحی‌های این چنینی در نهایت باعث مصنوعی شدن صورت متقاضی می‌شود. البته شما برای اینکه نشان بدهید از کدام فرم بینی خوشتان می‌آید؛ می‌توانید عکس این افراد را به پزشک نشان بدهید. در نهایت این جراح است که باید تمام اجزای صورت و ویژگی‌های صورت شما را بررسی کرده و بگوید که فرم موردنظر به‌صورت شما می‌آید یا نه.

جراح چطور باید بینی مناسب من را تشخیص بدهد؟

اعتماد کردن به جراح زیبایی مسئله کمی نیست. درصورتی‌که در انتخاب بهترین جراح دقت نکنید؛ همواره ریسک خراب شدن جراحی وجود دارد. به‌این‌ترتیب با وجود هزینه زیاد ممکن است از نتیجه نهایی راضی نباشید.

ایده‌آل‌های صورت

متخصصان جراحی بینی مدت‌ها برای یادگیری در خصوص ایده‌آل‌های هر صورت، وقت صرف می‌کنند. آن‌ها تکنیک‌های مختلف برای داشتن یک صورت ایده‌آل را یاد می‌گیرد. به‌این‌ترتیب آن‌ها می‌دانند که چطور باید به بهترین نتیجه رینوپلاستی برسند.

از مهم‌ترین اید‌ه‌آل‌های صورت می‌توان موارد زیر را در نظر گرفت:

زاویه بین بینی و لب بالایی: متخصصان جرحی بینی زاویه ایده‌آل بین بینی و لب بالایی را 90 تا 120 در نظر می‌گیرند. این زاویه تفاوت بینی پیچ خورده یا افتاده را مشخص می‌کند. درصورتی‌که نوک بینی خیلی سربالا باشد؛ فرد غیرقابل‌اعتماد به نظر مر‌سد. بینی افتاده نیز فرد را بداخلاق نشان می‌دهد. همچنین سن فرد را بیشتر نشان می‌دهد.

ظاهر کلوملای بینی

کلوملا، تیغه‌ای است که بین سوراخ‌های بینی قرار دارد و بیشتر در نیمرخ فرد دیده می‌شود. در حالت ایده‌آل کلوملا نباید بیشتر از 3 تا 5 میلی‌متر از مرز سوراخ‌های بینی بیرون بزند.

شکست ناحیه ‌سوپراتیپ

شکست ناحیه سوپراتیپ یک ناحیه ایده‌آل از بینی است که در نیمرخ با نگاه کردن به آن یک زاویه شکسته در بینی رو به بالا مشاهده می‌کنید. این زاویه شکسته اگر در نوک بینی خانم‌ها باشد؛ ظاهر ظریف و طبیعی ایجاد می‌کند. اما در آقایان اگر صاف و بدون شکست باشد؛ ظاهر زیباتری ایجاد می‌کند.

ژنتیک

برای اینکه ظاهر بهتری داشته باشید؛ باید بینی خوش‌فرم‌تر متناسب با اجزای دیگر صورت داشته باشید. هارمونی تمام اجزای صورت در کنار هم باعث زیباتر شدن صورت شما می‌شود. یکی از بهترین راه‌ها برای اینکه به هدف خودتان برسید؛ این است که تاثیر ژنتیک را در ظاهر در نظر بگیرید. برای مثال ممکن است شما به‌صورت ژنتیکی سوراخ‌های بینی ضخیم‌تری داشته باشید. برای اینکه بهترین تجربه را از جراحی بینی داشته باشید؛ باید مطمئن شوید که جراح حتی این جزئیات را هم در نظر داشته باشد. پس می‌توان گفت که این رمز در دست متخصص جراحی بینی است. جراحی که مهارت کافی را در این زمینه داشته باشد؛ می‌تواند این جزئیات را هم در نظر بگیرد.

توازن

بینی در مرکز صورت قرار دارد و ظاهر آن تاثیر زیادی در ظاهر کل صورت دارد. بینی شما شاید ظریف و کوچک باشد؛ اما ممکن است در کنار دیگر اجزای صورت تاثیر منفی داشته باشد. به همین دلیل است که جراح پیش از انتخاب فرم بینی باید سایر اجزای صورت مانند پیشانی، گونه و چانه را هم مدنظر قرار بدهد. تمام تغییراتی که در بینی بیمار ایجاد می‌شود؛ باید در راستای ایجاد تناسب با اجزای دیگر صورت باشد.

انتخاب بهترین فرم بینی با اسکن سه بعدی و مشاوره تخصصی

پاسخ این سوال که چه مدل بینی به شما می‌آید؟ یا انتخاب بهترین فرم بینی برای هر فرد، دغدغه‌ای همیشگی بوده است. در مرکز اسکن سه بعدی راوانا، با استفاده از تکنولوژی اسکن سه بعدی چهره، شما می‌توانید قبل از جراحی، مدل های مختلف بینی را روی چهره‌ی خود مشاهده کنید و با در نظر گرفتن تناسب آن با سایر اجزای صورتتان، بهترین فرم را انتخاب کنید.

در کنار این تکنولوژی پیشرفته، جلسه‌ی مشاوره با جراح متخصص نیز نقشی کلیدی در انتخاب ایده‌آل‌ترین فرم بینی ایفا می‌کند. در این جلسه، جراح با بررسی دقیق ساختار چهره و نیازهای شما، ویژگی‌های بینی مناسب شما را مشخص می‌کند.

متخصص با پرسش در مورد اهداف شما از عمل زیبایی بینی، به دنبال شناخت انتظارات شما از نتیجه‌ی جراحی خواهد بود. او با در نظر گرفتن این انتظارات و همچنین تناسب اجزای صورتتان، تغییرات ظریفی را در فرم بینی شما ایجاد می‌کند تا به نتیجه‌ای حتی فراتر از تصورات شما دست یابد.

مهارت جراح در انتخاب فرم مناسب بینی، در جلسه‌ی مشاوره به وضوح قابل تشخیص است. یک جراح ماهر، علاوه بر شناخت کامل تکنیک‌های جراحی، به تناسب و هارمونی اجزای صورت شما نیز توجه ویژه‌ای خواهد داشت.

بنابراین، برای انتخاب بهترین فرم بینی، به دنبال جراح باتجربه و باحوصله‌ای باشید که با بررسی دقیق تمام اجزای صورت شما، بهترین فرم بینی را متناسب با چهره شما طراحی کند.

مرکز اسکن سه بعدی راوانا با بهره‌گیری از جراحان متخصص و مجرب، تکنولوژی‌های پیشرفته و جلسات مشاوره تخصصی، شما را در مسیر انتخاب بهترین فرم بینی و دستیابی به زیبایی ایده‌آلتان همراهی خواهد کرد.

بیا نی نی | روایت‌های مادرانه از آنچه در مسیر نجف تا کربلا گذشت

«مشایه»، همان جاده مسحورکننده آخرالزمانی، خرده روایت‌های زیادی در دلش دارد. در حاشیه ماجرای بلند اربعین، خرده روایت‌‌هایی در مسیر تبدیل شدن به نسخه‌ای بهتر از خودمان در مواجهه با زندگی است.

برخی متن‌ها یا صداها یا نداها ارزشش را دارند که بشوند موسیقی زندگیمان. مگر می‌شود آدم حسین (ع) را داشته باشد و امید را نه؟ مگر می‌شود آدم قدم در بهشتی‌ترین جاده روی زمین بگذارد و دلخوش نباشد؟ «مشایه»، همان جاده مسحورکننده آخرالزمانی، خرده روایت‌های زیادی در دلش دارد در حاشیه ماجرای بلند اربعین، خرده روایت‌هایی در مسیر تبدیل شدن به نسخه‌‌ای بهتر از خودمان در مواجهه با زندگی. چند جرعه ای تقدیمتان:

عصبانی‌ات را روی بقیه خالی نکن

روز دوم پیاده روی بود، پسرک سه ساله‌ام اصرار داشت از کالسکه بیرون بیاید و خودش مقداری قدم بردارد.‌ یک دست به کالسکه خالی و یک دست هم در دست پسرک، به اندازه‌ای پیاده‌روی را برایمان کُند کرده بود که به راحتی صحبت‌های پسر بچه هفت هشت ساله با پدرش را بشنوم. در حالی که نگاهش را قفل کرده بود، روی علمی که در هوا می‌‌چرخاند، به پدرش گفت: «بابا! می‌خواستم بگم ای کاش وقتی عصبانی میشی عصبانی‌ات را روی بقیه خالی نکنی». پدر گفت: «درست میگی، اما…». ادامه حرف‌های پدر در مداحی بلندپخش شده از جلوی موکب بعدی، گم شد.

حرمت موهای سفید مرد هم مانعم شد که به حس کنجکاوی خودم پاسخی بدهم و باقی جمله و اصل ماجرا را از مرد بپرسم. در دلم گفتم باقی‌اش را چکار داری همین جمله طلایی پسرک هفت هشت ساله، رزق این لحظه تو بود، دریابش! پسرکم هم خواست که داخل کالسکه برگردد، پیاده‌‌روی‌اش شد قدّ همان رزق گوش‌هایم.

بچه‌ها زود راضی می‌‌شوند

نزدیک ظهر بود، هرم گرما از زمین و آسمان به سمتمان روانه بود، خانمی که خستگی از سر و کولش بالا می‌رفت به همراه دخترکش وارد استراحتگاه موکب شد و خودش را بغل دستمان جای داد. بعد از برداشتن روسری‌اش، به سرعت موهای پشت‌سرش را بالا بست. خانم ها خوب می‌دانند که وقتی کار زیاد یا فوری دارند بالا بستن موهایشان برایشان حسی شبیه تبدیل سرعت اینترنت‌ به حالت ۴G ایجاد می‌کند. مستقیم سراغ شانه و موهای دخترک دو ساله‌اش رفت. می‌خواست هر چه زودتر با شانه زدن موهای دخترک، خنکش کند و حالی به او داده باشد، اما هر بار که شانه بر سر دخترک خواب آلود می‌‌نشست جیغ و فریادش بلندتر می‌شد.


الهی خیل عشّاقت فزون باد…

مادری که آن طرف تر نشسته بود گفت: «با بازی موهاشو شونه کن». مادر شانه به دست، نفس عمیقی کشید و بعد با هر بار شانه زدن صدایی بامزه به همراه شکلکی با مزه‌‌تر در آورد. دخترک بلند بلند می‌خندید با همان اشک‌هایی که چند ثانیه قبل با برخوردی متفاوت، روی گونه‌هایش نشسته بود.یاد این جمله افتادم:«رشته‌های به شدت نازک اعصاب کودک را فقط سرانگشت ظریف مادر می‌تواند از هم جدا کند که عقده و گره بوجود نیاید». (رهبر انقلاب ۹۲/۲/۲۱ )

موکبی با برنامه‌‌ریزی محسوس و مخصوص

با اینکه هنوز ساعت به ۱۰ صبح هم نرسیده بود، اما انگار به قولی تمام سلول‌هایمان کار و زندگی شان را تعطیل کرده بودند و گُر و گُر عرق می‌ریختند. بالاخره به استراحتگاه موکب الشهدای لنجان_ اصفهان رسیدیم( عمود ۷۸۵). اگر چه هنوز هم هرم گرمای سر ظهر را احساس می‌کردیم، اما کم کم دیدن ریز به ریز برنامه‌ریزی برای امورات مختلف در این موکب حالمان را جا آورد.از مهد کودک دقیقاً داخل استراحتگاه و پر از جایزه و وسایل بازی، آن هم در زمان‌هایی مشخص و مناسب گرفته تا بند لباسی‌های متعدد و بزرگ برای اینکه زائران لباس‌های شسته شده‌شان را به در و دیوار ها نیاویزند.

معلوم بود که حتی برای گلچین کردن صوت‌های پخش شده در حیاط استراحتگاه و موکب هم وقت گذاشته‌اند. مثلاً در بین تکه مداحی‌ها، صحبت‌هایی از حاج آقا قرائتی و اساتید دیگر در مورد زیارت اربعین هم پخش می‌‌شد. مشغول وضو گرفتنی که یکدفعه حاج آقا قرائتی می‌گوید: «این مسأله جابر بن عبدالله یک نکات مهمی دارد که من بگویم. اول از صفر شروع شد، به میلیون‌ها رسید. اگر نیت خالص باشد این را برکت می‌گویند. یک زوار تبدیل به چند میلیون زوار می‌شود. از صفر شروع شد. خدا این کارها را می‌کند…».


حرم امام حسین (ع) پر بود از شیرخوارگان حسینی

حتی در گوشه‌ای از استراحتگاه، حلقه تفسیر کوتاه قرآن هم برگزار می‌کردند. تذکرات متواضعانه‌‌شان هم برخاسته از نظم در کارهایشان بود، دیدم یکی از خادم‌‌ها میان خانم‌ها می‌‌چرخد و کاملاً متواضع و صمیمی از آن‌‌ها می‌خواهد که وسایل شخصیشان را مرتب و منظم در کنارشان جا دهند تا استراحتگاه برای زائرین جلوه دلپسندی داشته باشد. خلاصه که نظم چشمگیر آنجا حتی در سرویس‌دهی بی‌‌وقفه و مرتب آب خنک و چای در همان ورودی استراحتگاه بی‌دلیل نبود.

قاعدتاً این برنامه‌ریزی‌ها و نظم و خدمات مخصوص، برای هر زائری محسوس است، به ویژه وقتی قبل‌‌تر موکبی را دیده باشی که برای رسیدن به آب خنک باید دوباره پوشش را کامل کنی و از استراحتگاه بیرون بیایی تا برسی به ورودی اصلی موکب و جرعه‌‌ای آب خنک در آن هیاهوی گرما بنوشی.

عاشقی دل می دهد، معشوقه ای دل می برد…

موکب عزیز زهرا حسین، موکبی از اهالی با صفای جزیره خارک بود. روابط گرم و صمیمی خادمی که «خاله صغری» صدایش می‌زدند و نیز «خانم کمالی»، منحصر به خادم‌های دیگر موکب نبود، زائران هم این صمیمیت و گرمی در برخوردها را حس می‌کردند. همکاری خادمین ایرانی و عراقی هم در این موکب جلب توجه می‌کرد. در حال پایین آمدن از پله‌های استراحتگاه موکب صدایی را شنیدم که تلفظ حرف «ح» از ته حلقش نشان از عرب بودنش داشت، خانمی که یک نان در دستش بود از بالای پله‌ها حیدر را صدا می‌زد، اما حیدر نشنید و رد شد و رفت. سر که به سمتش چرخاندم، شکسته و بریده و عربی و فارسی در هم، حالیم کرد که اینجا هر روز صبح به رسم مادرش که حالا دیگر حسابی پیر شده، نان برای زوار تازه می‌پزد، می‌‌خواهد یکی از این نان‌‌ها را تا داغ و تازه است به دست همسرش، «حیدر» برساند. نان داغ داغ را دستم داد و تأکید کردکه به حیدر بگو این را زنت داده. به پایین پله‌ها که رسیدم باز هم تأکید کرد که حتماً بگو این را زنت داده. از تأکیداتش خنده‌ام گرفت، اما با نگاهم حواس جمعی‌اش را در بین این همه کار و خستگی تحسین کردم.


به یاد سقای دشت نینوا

با پرسیدن یک سوال از یک خادم مرد، «حیدر» را پیدا کردم. نان داغ را دادم و گفتم: خانمت تأکید کرده که بگویم این نان داغ را خانمت داده. حیدر خنده بی‌‌اختیار نشسته روی لبش را سریع جمع کرد، تشکر کرد و با گفتن زائر بفرما نان داغ، نان را در جا داد به اولین زائری که از کنارش رد شد. حیدر نان داغ را خودش نخورد اما حوالی ظهر، با فرستادن یک ظرف سلفون کشیده پر از دل و جگر مرغ برای خانمش انگار می‌‌خواسته بگوید که من هم حواسم به تو هست و قدردان محبتت هستم. این دلدادگی‌ها و بذل توجه‌ها در میان آن حجم از کار و خستگی، وقتی برایم دلنشین‌تر شد که فهمیدم حیدر و همسرش، عروس و داماد هم دارند و بچه‌هایشان ازدواج کرده‌اند، اما نگذاشته‌‌اند دلبستگی‌شان گرد و غبار گذشت زمان را به خود بگیرد.

فرصت، بسیار نیست

دوستی داشتم که تکیه کلامش شده بود «فرصت، بسیار است». در مسیر بهشتی اربعین امسال بهتر متوجه شدم که اتفاقاً فرصت، بسیار نیست. آنجا که به هر موکبی نگاه می‌کردم عموماً، بنری می‌دیدم از یک یا چند نفر از خادمین سال‌‌های قبل، هم پیر و هم جوان، که از دنیا رفته‌اند و امسال دیگر فرصتی برای خدمت‌رسانی به زوار اباعبدالله (ع) را ندارند. مدتی است یاد گرفته‌‌ام به هر صاحب عکس شهیدی که در کوچه و خیابان‌ها بر می‌خورم، از طرفشان سلامی به اباعبدلله (ع) بدهم.

امسال همین کار را در مسیر مشایه هم، برای صاحبان عکس‌های خادمان از دنیا رفته انجام دادم و هر بار در ذهنم این سؤال می‌چرخید که آیا آخرین خدمتی که این خادم به زوار امام حسین  (ع) کرده چه کاری بوده است؟! و بعد ذهنم می‌رود به سمت روزی که مخاطبی آخرین یادداشتم را می‌‌خواند یا به اشتراک می‌گذارد. خوش به حال آن نویسنده‌هایی که آخرین یادداشت و آخرین جملاتشان هم برایشان باقیات الصالحات می‌شود.


کودکان هم در مسیر دلدادگی حسین (ع) گام بر می‌دارند

مرا امید وصال تو زنده می‌دارد

به کربلا نزدیک شده بودیم، به عمود ۱۲۰۰ رسیده بودیم، روزهای قبل برای رعایت حال بچه‌ها طبق برنامه‌ریزی قبلی‌مان، شب‌ها زود می‌خوابیدیم و ۲ ساعت مانده به سحر پیاده‌روی را شروع می‌کردیم و تا حدود هشت و نیم صبح که هنوز هوا خنک بود پیاده‌روی را ادامه می‌‌دادیم. عصرها هم با خنک شدن هوا مسیر را ادامه می‌دادیم. اما آن شب مجبور شدیم بیشتر پیاده‌روی را ادامه دهیم، چون از عمود ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ بیش‌تر موکب‌ها موقتی بودند و استراحتگاه‌‌ها داخل چادر بود، پس برای رسیدن به مکان مناسب برای استراحت شبانه باید جلوتر می‌‌رفتیم.

وقتی برای رفع خستگی کوتاهی بر روی صندلی‌های کنار مسیر نشستیم، بی‌اختیار پسر ۹ ساله‌ام که امسال تمام مسیر را به میل و درخواست خودش، پابه‌پای ما پیاده‌روی کرده بود را محکم در آغوش کشیدم و گفتم: قبول باشه کربلایی جون. داشتم موهایش را نوازش می‌کردم که پسرک سه‌ساله‌ام جلو آمد و گفت: «مامان، منم بغل کن». بغلش کردم، نگاهی به صورتم انداخت و معترضانه گفت: «منم مثل داداش بغل کن، محکمِ محکم دست‌هاتو بپیچ دورم»! خودم تازه متوجه تفاوت در آغوش کشیدنشان شدم، ولی به خودم برای این تفاوت قائل شدن ناخودآگاه حق دادم.


بچه‌ها هم به نور زیارت اربعین محتاجند…

بالاخره بین زائر پیاده با زائر عموماً سوار بر مرکب در مسیر مشایه فرقی بود، حتی اگر آن مرکب،کالسکه پسرک باشد! حالا دست‌هایم دور پسرک حلقه شده بود، زبانم «حسین جان، مرا امید وصال تو زنده می‌دارد» را نجوا می‌کرد و ذهنم درگیر این شده بود که بر چه مبنایی بعضی‌ها می‌گویند حتی اگر بتوانی هم نیازی نیست تمام مسیر را پیاده بروی! کاش ارباب قبولمان کرده باشد، آبروی حسین پیش خدا رد خور ندارد…

رزمایش اربعینی پایان راه نیست، یک شروع است، حتی برای کوچک‌ترها

جوان دهه هشتادی، به محض اینکه پایش را از آخرین گیت مرز مهران این طرف گذاشت، یعنی داخل ایران، با لهجه‌ای که داد می‌‌زد زاینده‌رود اصفهان را و با چهره‌ای که همه‌اش نشاط و سرزندگی شده بود، با صدای رسا و آهنگین می‌خواند: «ایران، فدای خنده و گریه‌ی تو…». اطرافیان با نگاهشان تحسینش می‌کنند. پسرک خودم هم با اشتیاق نگاهش می‌کند. از دست فرمان جوان برای راضی کردن پسرکم برای آمدن به سرویس‌های بهداشتی استفاده می‌کنم.


ز کودکی خادم این تبار محترمم…

راضی نمی‌شد بیاید، اما وقتی برایش آهنگین خواندم که: «اینجا ایرانه، مایع دسشویی فراوون داره…» راضی شد که داخل بیاید و بعدش هم ببیند مایع دستشویی داخل این سرویس‌ها چه رنگیست و چه بویی دارد؟ اما ظرف مایع دستشویی‌های خالی دوباره بهانه‌ای برای بد قلقلی کردن و غر زدن‌های پسرک خسته از مدت طولانی در ماشین نشسته شد.در همین حین خانمی با نگاهی عاقل اندر سفیه به من، رو به بچه کرد و گفت: «چی شده خاله؟ مامانت اذیتت کرده تو را آورده توی این سفرسخت؟» جواب دادم: «اذیتش که نکردم، اما لطف کردم و توی این سفر سخت همراهش کردم تا در هیاهوی فتنه‌های آخرالزمانی از نور اربعین و نگاه امام حسین (ع) به زائر اربعین، بی‌نصیبش نکرده باشم».

خسته بودم، حرف‌هایم را درز گرفتم و خودم را مشغول به شستن دست و صورت کردم. دیگر نگفتم که ماجرای بلند اربعین برای صغری کبری چیدن‌های عقل محلی از اعراب ندارد. نگفتم که مگر ما چقدر می‌توانیم برای تربیت و هدایت و عاقبت به خیری بچه‌هایمان روی خودمان حساب کنیم، ما محتاجیم که بچه‌هایمان را و مسیرشان را هم به امامشان بسپاریم. نگفتم که رزمایش اربعینی، پایان راه نیست، شروع یک راه است حتی برای کوچک‌ترها.


در فتنه‌های آخرالزمانی محتاجیم به اینکه هدایت و تربیت و عاقبت به خیری فرزندانمان را به امامشان بسپاریم

اما آن خانم ول‌کُن ماجرا نبود، رفت تا از پسرکم برای اثبات نظرش اقرار بگیرد. به پسرکم گفت: «خاله بازم دوست داری بری کربلا؟» پسرکم در بین غرغر کردن‌هایش مکثی می‌کند و همراه با تکان دادن سرش می‌گوید : «آره، دوست دارم». خانم ادامه می‌دهد: «خاله کربلا خوش گذشته بهت یا نه؟» پسرکم می‌گوید: «آره، خوش گذشت‌». صادقانه بگویم می‌شد دیس دیس حلوا پخت با قندی که توی دلم آب می‌‌شد!

کسی دیوانه باشد کز سر کویت رود جایی! دل اینجا، دولت اینجا، مدعی اینجا، امید اینجا…

 راضیه ابراهیمی