بیا نی نی/ هوش هیجانی در کودک چیست و از کجا پی ببریم کودک ما هوش هیجانی دارد؟ تعلیم و تربیت کودکانی که هوش هیجانی (هوش عاطفی یا هوش احساسی) دارند از همان سنین کودکی بسیار حائز اهمیت است.

هوش هیجانی چیست ؟
هوش عاطفی، هوش احساسی یا هوش هیجانی ( به انگلیسی Emotional intelligence یا EI ) شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود و دیگران است. به عبارت دیگر، شخصی که EI بالایی دارد، سه مؤلفه هیجان ‌ها را به ‌طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق می‌کند: مؤلفه شناختی، مؤلفه فیزیولوژیکی و مؤلفه رفتاری.
متونِ علم مدیریت بر این باورند که رهبران و مدیران با هوش‌های هیجانیِ بالاتر، توان بیشتری برای هدایتِ سازمانِ تحت کنترل‌ خود دارند. یافته ‌های جدید نشان می‌ دهد کارکنانی که دارای وجدان کاری و احساس وظیفه‌ شناسی بالایی هستند، اما فاقدِ هوش هیجانی و اجتماعی‌اند، در مقایسه با کارکنان مشابهی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، عملکرد ضعیف ‌تری دارند.

تحقیقات نشان می دهد که مجموعه از مهارت ها وجود دارند که می توانند یک پیشگویی قوی از موفقیت کودک در روابط، سلامت و کیفیت زندگی انجام دهند. کودکانی که هوش هیجانی بالایی دارند می توانند نمرات بهتری بگیرند، به مدت طولانی تر در مدرسه بمانند و به طور کل انتخاب های سالم تری داشته باشند.
مجموعه مهارت هایی که به آن اشاره کردیم می توانند ۵ جزء اصلی داشته باشند. در ادامه این مطلب، می خواهیم به شما بگوییم که در کدام یک کودک شما باید بیشتر آموزش داده شود و هم چنین با مثال هایی از نحوه انجام این کار رو به رو خواهید شد.
۱- خودآگاهی
چرا اهمیت دارد : خودآگاهی به ما کمک می کند تا بفهمیم اعمال و کارهای ما چگونه توسط دیگران درک می شوند و چه بازتابی دارد، بدانیم چه زمانی باید قدرت های خود را به کار ببریم، چه زمانی عقب نشینی کنیم و چطور زمینه هایی که نیاز به بهبود دارند را کشف کنیم.
علائمی که نشان می دهد کودک شما خودآگاهی دارد عبارت اند از:
نقاط قوت و نقاط ضعف خود را می شناسد و تشخیص می دهد
اعتماد به نفس بالایی دارد و از صبحت کردن در مورد چیزهایی که نیاز دارد واهمه ندارد
می داند نوع نگاه او به خودش ممکن است درست مانند نوع نگاه دیگران به او نباشد
 چطور خودآگاهی را به کودک خود آموزش دهیم ؟
هوش هیجانی : آموزش خودآگاهی
احساسات و عواطف را برچسب بزنید : اگر کودک شما نتواند به واژه مناسب فکر کند، ممکن است صحبت از احساسات و عواطف برای کودک شما چالش انگیز باشد. مکالمه با او در مورد احساسات خود او و هم چنین احساسات مردم دیگر را آغاز کنید. از واژه های توصیفی مانند ناراحت، غمگین و ناامید استفاده کنید.
واکنش و بازخورد خود را نشان دهید : هنگامی که در مورد کاری که فرزند شما می تواند وقت بیشتری برایش بگذارد واکنش نشان می دهید، حتما در انتخاب لغت مناسب دقت کنید: سعی کنید خیلی انتقادی، خشن یا سخت گیرانه عمل نکنید زیرا به راحتی می تواند منجر به یاس و دلسردی در کودک شما شود.
علاقه نشان دهید : برای بهبود اعتماد به نفس و خودباوری کودک، بگذارید کودک شما بداند که شما به احساسات او اهمیت می دهید و آن چیزی که کودک شما می گوید حائز اهمیت است.
 ۲- خودتنظیمی
چرا اهمیت دارد : خودتنظیمی به ما کمک می کند رفتار خود را به سمت هدف و بدون در نظر گرفتن غیر قابل پیش بینی بودن دنیا و احساسات خودمان هدایت کنیم.
آیا کودک شما می تواند خودتنظیم باشد ؟
کودک شما می تواند احساسات و رفتار خود را مطابق با اقتضای شرایط و اوضاع مدیریت کند.
آنها در زمان بروز احساس خستگی به جای نشان دادن رفتارهای برونگرایانه طغیانی و پرخاشگرایانه می توانند خودشان را آرام کنند.
آنها می دانند که برای پرهیز از انتخاب های تکانشی و ضربتی چه زمانی مکث و عقب نشینی کنند.
 چطور خودتنظیمی را آموزش دهیم ؟
هوش هیجانی : آموزش خودتنظیمی
صدق و سازنده باشید : وقتی خودتنظیمی احساسی و هیجانی لازم است، از اظهارات مبهم و سربسته (حرف بد نزن!) و سؤالات بلاغی و بی نیاز به پاسخ (چرا همیشه این کار را می کنی؟) خودداری کنید زیرا بیشتر احتمال دارد که نادیده و سرسری گرفته شده یا سوء برداشت شوند. در عوض، از یک تن صدای سازنده و حامی در کلام خود استفاده کنید.
در مورد روش های مقابله صحبت کنید : همیشه خیلی راحت نیست که به کودک خود بگوییم که دقیقا در مواقع استرس چطور بر مشکل خود غلبه کند. اما در هر زمانی مهم است که به روش های خودِ آنها راه های غلبه بر موانع را تمرین کنید؛ حتی اگر فایده ای نداشته باشند.
روتین‌های روزانه خود را داشته باشید : همیشه در زندگی روزانه خود ثبات را حفظ کنید. این یک نکته کلیدی در رشد و ایجاد خودتنظیمی است. علاوه بر این، ساختار، مفهوم و هدف لازم برای کاری که کودک می خواهد انجام دهد را مهیا کنید.
 
۳- انگیزه
چرا اهمیت دارد : انگیزه تلاش را بیشتر می کند و به ما کمک می کند وارد عمل شویم و بهره وری بیشتری داشته باشیم. از این مهم تر، چیزی است که در مواجهه با وضعیت های پرچالش و سخت ما را به ادامه دادن وا می دارد.

آیا کودک شما باانگیزه است ؟
آنها برای رسیدن به هدفی که برایشان مهم است دست از تلاش بر نمی دارند.
آنها کنجاو و مشتاق یادگیری هستند و از سؤال پرسیدن نمی ترسند.
به جای احساس ناامیدی و دلسردی، از اشتباهات خود درس می گیرند و این درس ها را برای حل مشکلات بعدی خود به کار می گیرند.
چطور انگیزه را بیشتر کنیم ؟
هوش هیجانی : افزایش انگیزه
اشتیاق را به اشتراک بگذارید : هیجان از بین می رود و گذراست. اما اگر کودک شما ببیند که شما صمیمانه به چیزی علاقه مند هستید ، به احتمال زیاد احساس انگیزه بیشتری می کند.
یک محیط حامی ایجاد کنید : نسبت به برخی از حفره های خطرناک پدری و مادری کردن ، از جمله خواستار کمال بودن، واکنش پذیری افراطی یا بیش از حد ، دام های گناه و تقصیرات و کم صبر بودن هوشیار باشید.
به کودکان کمک کنید تا با سختی ها رو به رو شوند : بگذارید بچه های شما انتخاب های خود را انجام دهند و با عواقب طبیعی آنها رو به رو شوند. این همان جایی است که آنها واقعاً رشد می کنند و یاد می گیرند هوشمندانه تصمیم بگیرند.
 
۴- همدلی
چرا اهمیت دارد : همدلانه و عاطفی بودن فقط این نیست که احساسات افراد دیگر را درک کنیم. بلکه به توانایی ابراز احساسات خود به آنها نیز مربوط می شود. کودکانی که همدلی را تجربه می کنند زمان راحت تری برای ابزار آن به دیگران دارند.

آیا کودک شما حس همدلی دارد؟
آنها در موقعیت های گروهی و تیمی خیلی خوب عمل می کنند و می توانند همراه با دیگران هنگام مواجهه با چالش ها بر آنها غلبه کنند.
آنها می توانند از نظر عاطفی با دیگران ارتباط برقرار کنند و احساسات افراد دیگر را در نظر بگیرند و ملاحظه آنها را بکنند.
آنها تلاش می کنند تا چیزها را از دیدگاه افراد دیگر نیز درک کنند و خودشان را جای آنها بگذارند.
 

چطور همدلی را آموزش دهیم ؟
هوش هیجانی : آموزش همدلی
فعالانه گوش بدهید : یکی از مؤثرترین شیوه ها برای آموزش همدلی این است که خودتان الگوی آن باشید. مثلا تماس چشمی خود را حفظ کنید و بگذارید افکار خود را به طور کامل به پایان برساند و سپس شما اظهار نظر کردن را شروع کنید.
احساسات خود را با آنها به اشتراک بگذارید : همه توجه را روی کودک خود متمرکر نشوید. با اشتراک گذاری و سهیم شدن احساس خود در موقعیت های مشابه محیطی از تعلق خاطر و آشناپنداری ایجاد کنید.
در مورد چشم اندازها و جنبه های فکری دیگر صحبت کنید : این کار به آنها کمک می کند از عادت رایج اهمیت دادن انحصاری به افکار و احساسات خود فرار کنند.
 
۵- مهارت های اجتماعی
چرا اهمیت دارد : مهارت های اجتماعی جزء جدانشدنی عملکرد ما در جامعه هستند. آنها به ما کمک می کنند تا تعاملات سالم و مثبت در زندگی فردی و حرفه ای یا کاری خود ایجاد کنیم.

آیا کودک شما مهارت های اجتماعی دارد ؟
آنها رفتار خوبی از خود نشان می دهند و به خوبی با دیگران ارتباط برقرار می کنند.
آنها نسبت به احساسات و علائق دوستان، خانواده و هم سن و سال های خود ملاحظه و توجه نشان می دهند.
آنها قادر هستند احساسات خود را به صورت واضح، با آرام و با احترام بیان کنند.
 

چطور مهارت های اجتماعی را آموزش دهیم ؟
هوش هیجانی: آموزش مهارت های اجتماعی
از تجربیات جدید استقبال کنید : با این که ممکن است در ابتدا احساس راحتی نباشد اما کودک شما در نهایت خوشش می آید و در این فرایند چیزهای جدیدی در مورد خودش یاد می گیرد.
در مورد چیزهایی که انتظار می رود بحث کنید : برای آن که کودکان را به رفتارهای مثبت تشویق کنیم، باید به آنها در مورد چیزهایی که در یک موقعیت یا شرایط خاص انتظار می رود پیش بیاید یادآوری کنید و روش های مختلفی برای پاسخگویی آنها را متجسم شوید.
از زبان بدن غافل نشوید : این یک راه مؤثر برای تقویت مهارت های اجتماعی است زیرا مردم همیشه احساسات خود را به صورت زبانی ابراز نمی کنند.
 
تفاوت هوش هیجانی و IQ در چیست؟
آی کیو یا IQ همان هوش عادی است که بیشتر مردم می ‌شناسند. حتما شما هم افرادی را می‌شناسید که با اینکه هوش بالایی دارند ولی زندگی موفقی ندارند. IQ شما را بر روی بهترین صندلی‌ های دانشگاه می نشاند اما از اینجا به بعد، این هوش هیجانی است که به شما کمک می‌ کند روابط درستی انتخاب کنید و به اهداف و موقعیت‌ های بهتری دست پیدا کنید. بیشترین موفقیت زمانی حاصل می ‌شود که شما هر دو هوش را تقویت کنید؛ هم IQ هم هوش هیجانی