از فرهنگ پوشش دیروز تا سبک پوشش امروز
روزی روزگاری به وسعت پهنه جغرافیای ایران، از شمال تا جنوب و غرب تا شرق را اقوامی زندگی میکردند که هر کدام ملبس به پوششی خاص زیست بومشان بودند، اما امروز از آن تنوع فرم پوشش خبری نیست و تنها برخی از اقوام به پوشاک سنتیشان وفادار ماندهاند و باقی پوشاک محلی یا به داخل ویترین موزهها رفتهاند یا برای برخی مراسم و جشنها استفاده میشوند. چه بر سر پوشش ایرانیان آمدهاست؟ پوشاک به عنوان نیاز ابتدایی بشر بود که همگام با رشد اجتماعی از سطح یک نیاز به بخشی از فرهنگ جوامع تبدیل شد و با هنر عجین گشت. چنین شد که پوشاک بخشی از شناسنامه ملی مردمان شد. تاریخ گواه آن است که ایران و ایرانی عمری به قدمت اولین تمدنها دارند و آنجا که داریوش هخامنشی برای مردمانش لباسی فاخر برگزید، زیبایی و پوشانندگی مشخصه جامهای برای ایرانیان شد. در این میان، زن ایران باستان برای کمال خویش و ارج نهادن به مقام زن، چادری مستطیلی بر سر نهاد و این رسم ادامه پیدا کرد. اسلام در ایران مهر تأییدی بر فرهنگ پوشش ایرانیان زد. آمدن سلجوقیان، مغولها، ایلخانان، تیموریان، صفویان و … از منزلت پوشش و فرهنگ پوشش زن ایرانی کم نکرد بلکه آن را کاملتر نمود. فرهنگ پوشش ایرانی در هر دوره با هنر آن زمان عجین و زیباتر شد به طوری که در دوره صفویه لباس ایران به شکوفایی رسید و موجبات تقلید اروپاییان از آن را فراهم آورد. در همه ادوار تاریخ پوشاک، لباس منزلت و جایگاه اجتماعی افراد را مشخص میکرد. بنابراین پوشاک نقشی جامعهشناختی داشته است و دارد. در دوره قاجار و پس از سفر ناصرالدینشاه قاجار از اروپا، ورود اولین البسه غربی اتفاق افتاد. شاه برای زنان حرم لباسهایی متأثر از پوشش بالرینها هدیه آورد اما ضربه اصلی به پوشاک ایرانی در دوره پهلوی و در مسیر ایدئولوژی سردمداران حکومت زده شد که با ظهور انقلاب دوباره فرهنگ پوشش ایرانی تغییر کرد. امروز سالیانی از انقلاب میگذرد اما چه بر سر پوشش مردمان ایران آمده است که شناسنامه خود را گم کردهاند؟ سبکی جدید از پوشاک در سالهای اخیر در جامعه شکل گرفته که در نهایت بیهویتی است. نه رنگ و بویی از پوشش زن ایرانی دارد، نه شبیه آن چیزی است که یک زن با شخصیت اروپایی بر تن میکند. بانوان زیادی در جامعه ما لباسی بر تن میکنند که تمام شخصیت یک زن ایرانی را زیر سؤال میبرد. روزگاری لباس منزلت فرد و مرتبه افراد را نمایان میساخت اما امروز همه به دنبال تقلید از سبکی بیریشه در پوشاک هستند و غافل از آنکه تیشه به ریشه هویت ایرانی میزنند. زنانی که مادران فرزندانی هستند که آینده کشور در دستشان است اما افسوس گویی در یک ناآگاهی عمیق فرو رفتهاند. جوانان و نوجوانان نیز به دنبال الگوبرداری و آرمانگرایی، از الگوهای نامناسب تقلید میکنند. بخشی از این غفلت سهم تولیدکنندگان است و بخشی دیگر در باورهای مردم نهفته است. تاریخ پوشاک در جنگ فرهنگزدایی گم شده است و مسئله اصلی شاید چیز دیگری است. همانطور که ذکر شد، پوشاک بخشی از فرهنگ است و فرهنگ نیز همواره متأثر از مسائل دیگر اجتماع همچون اقتصاد و … . در واقع، فرهنگ روبنایی و بازتابی از مسائلی دیگر است. فرهنگ پوشش نیز بیشک بیتأثیر از شرایط حاکم بر جامعه نیست. نوعی واکنش به همه فشارهایی که از سمت اجتماع بر فرد تحمیل میشود.
نویسنده: زهره زمانی کارشناس ارشد هنر