خراسان/ همسرم را دوست دارم. تقریبا دو سال از شروع زندگی‌مشترک‌مان گذشته و با علاقه زیاد با هم ازدواج کردیم اما الان خیلی زیاد با هم جروبحث می‌کنیم و گاهی از او بدم می‌آید. هنوز هم دوستش دارم. چه کنم؟
 
مخاطب گرامی، دلایل بسیاری می‌تواند باعث احساساتی شود که شما هم اکنون تجربه می‌کنید و بسته به آن علت‌ها، راهبردهای درمانی هم متفاوت خواهد بود. با این حال، من سه احتمال شایع‌تر را در ادامه مطرح و راهکارهایی را به شما تقدیم می‌کنم.
  این ۳ اصل را در گفت‌و‌گو رعایت کنید
شاید مشکل شما خیلی عمیق نباشد و علت آن، نداشتن مهارت های کافی در گفت‌و‌گو و تبادل نظر با یکدیگر باشد. در این حالت باید سه اصل مهم در گفت‌و‌گو را رعایت کنید. ۱- طوری صحبت نکنید که دفاع همسرتان را برانگیزید. برای مثال به جای گفتن «ببین تو همیشه اشتباه می کنی، اصلا شما خانوادگی دست‌وپا چلفتی هستین!»  می توان این عبارت بدون تنش را به کار برد: «آدم ممکن است خطا کند اما اگر دقت بیشتری بکنی، می تونی. اگر خواستی منم کمکت می کنم.» ۲- درباره موضوع گپ بزنید نه درباره اثبات خودتان یا این که چه کسی متهم است. مثال: «این ها همه اش نتیجه بی توجهی توست که بچه افت تحصیلی پیدا کرده!» به جای آن می توان گفت: «باید فکر کنیم ببینیم علت افت تحصیلی بچه چیست، شما فکر می کنی چه کار باید بکنیم؟» ۳- در صورتی که طرف مقابل این موارد را رعایت نمی کند، شما با حوصله رفتار کلامی درست را بروز دهید و آن را هر دفعه تکرار کنید، کار سختی است اما از مقابله به مثل نتیجه خیلی بهتری دارد.
   شاید شما یا همسرتان، اختلال شخصیتی دارید
شخصیت، مجموعه رفتارها و کنش های ذهنی رشد یافته و نسبتا پایدار در فرد است که در طول زمان و دوره های رشدی، از کودکی تا بزرگ سالی شکل می گیرد ولی متاسفانه در برخی افراد، به دلایل مختلف این موضوع متناسب با سن فرد رشد کافی نداشته است که از آن به نپختگی شخصیت یا اختلال شخصیت یاد می شود و متاسفانه یکی از شایع ترین اختلالات در جامعه و علل بسیاری از اختلافات زناشویی و بین فردی است. برای مثال در اختلال شخصیت نوع خود شیفته، مواردی که شما مطرح کردید بارز است. در این افراد، دنیا باید مطابق میل و اندیشه شان بچرخد و کوچک ترین مخالفت با رای و نظر آن ها، مقاومت و دفاع سختی را در آن ها بر می‌انگیزد که معمولا طرف‌مقابل، بعد ازمدتی به اصطلاح دچار «درماندگی آموخته شده» می شود به این معنا که به شرایط بی تفاوت و بی اعتنا می شود که خود زمینه ساز ترک رابطه و افسردگی است. درمان این اختلال بسیار زمانبر است و دو پیش نیاز واجب می خواهد. اول، انگیزه و اشتیاق فرد به بهبود که مبتنی بر نگرش درست به داشتن نقص در خود و دوم، وجود روان درمانگر متبحر و متخصص در درمان اختلال یاد شده است.

 
نویسنده : رضا زیبایی | روان‌شناس بالینی