خراسان/ گفت‌و‌گو با خانم رابعه مدنی هنرمند پیش کسوت ۷۸ ساله و مهربان سینما درباره دنیای سالمندی
 چه شد که در میان سالی بازیگری را شروع کردید؟
از زمانی که پسرم امیرشهاب رضویان سینما قبول شد، من هم بازیگر شدم. بعد از آن هرکدام از دوستانش که می‌خواستند فیلم کوتاه بسازند از من خواهش می‌کردند برایشان بازی کنم چون جوان بودند و هنوز کارهای اول‌شان بود سعی می کردم به هر نحوی کمک‌شان کنم. مثلا بعضی از وسایل مثل ملافه، کرسی و بقچه‌ام را همراه خودم می‌بردم سر صحنه. همیشه به  جوان‌ترها  اهمیت می دهم. هروقت می‌روم سر صحنه همراهم یک کیسه داروی گیاهی هم می‌برم. هرکس هر دردی داشته باشد فورا برایش دارو آماده می‌کنم، مثل یک مادربزرگ واقعی. وقتی هم در کودکستان به عنوان مربی فعالیت می‌کردم جوری بچه‌ها را خطاب قرارمی‌دادم که به خودشان افتخار کنند. این روزها هم حدود ۱۰ پیشنهاد کار داشتم اما به‌خاطر وضعیت بیماری کرونا همه را رد کردم. نه به‌خاطر نگرانی از مرگ، وقتی می‌توانم با احتیاط خودم را از بیماری حفظ کنم چرا مزاحم بقیه شوم و خودم را زمین‌گیر کنم؟
  بازیگری در این سن و سال برایتان سخت نیست ؟
نه، چون در همه کار‌ها خودم هستم. تظاهر نمی‌کنم و به راحتی در کالبد نقشم فرو می‌روم. من همیشه در لحظه زندگی می‌کنم و خدا را بابت این ویژگی شکر می‌کنم.
  آیا قبول دارید که هیچ‌وقت برای شروع یک کار دیر نیست و نباید گفت از سن من گذشته؟
 هیچ‌وقت غصه گذشته را نمی‌خورم و از اتفاقاتی که برایم در جریان است نهایت لذت را می‌برم، چون این سن هم بخشی از زندگی است و باید از آن تجربیات شیرینی به یادگار بماند. دنیا را باید آسان گرفت. از کجا می‌دانیم چقدر زنده‌ایم؟ پس بهتر نیست همین دوران را با خاطرات خوش سپری کنیم؟

 دوران کرونا را چطور می‌گذرانید؟
برای رفت‌و‌آمدم احتیاط می‌کنم. حدود هشت ماه است در قرنطینه هستم، «بی‌تقصیر اما در زندان انفرادی»! مرتب از ماسک و دستکش استفاده می‌کنم چون کرونا شوخی ندارد. من عمرم را کرده‌ام، خوب و بد گذشت. خدا را هزار مرتبه شکر می‌کنم اما دلم برای دیگران می‌سوزد، آدم باید به همه فکر کند چون پسر خودم مبتلا شد و می‌دانم چقدر شرایط سخت است. من از وقتی کلاس اول دبستان بودم بافتنی می کردم. این روزها هم کامواهای قدیمی و رنگارنگم را درآورده‌ام و ترکیب کرده‌ام و با تکه‌دوزی سه تا پتو دوخته‌ام.
 چه توصیه‌ای برای جوانان دارید؟
همیشه دعا می‌کنم خداوند به همه‌ جوان‌ها شغل خوب، همسر خوب و ایمان عطا بفرماید. ارزش زندگی خیلی بالاست، حیف است که وقت گران بها را صرف امور بی‌ارزش کنند،   از هیچ چیز لذت نبرند و حواس‌شان پرت تلفن همراه و مسائل جزئی باشد. فراموش نکنند در همه دوران زندگی به استاد محتاج هستیم. قدر جوانی‌تان را بدانید، جوانی خیلی زود می‌گذرد و دیگر هم برنمی‌گردد، پس تا وقت دارید به تقویت سلامتی، ایمان، خداشناسی، همسرداری و ارتباط با پدر و مادر بپردازید.
 گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند
 گول نعمت را مخور، مشغول صاحب‌خانه باش
(فروغی بسطامی)
نویسنده : مهدیس مرادیان | خبرنگار