آماده کردن بچه ها برای تولد فرزند جدید
اطلاعات/ وقتی متوجه میشوید که فرزند دومی در راه است، علاوهبر استرسهای طبیعی که به دلتان راه پیدا میکند، چیز دیگری که باید به آن توجه کنید، چگونه خبر دادن این موضوع به کودکتان است. پس در کنار تمام وظایف و اقداماتی که باید درجهت آمادهشدن برای پذیرایی از فرزند جدید انجام دهید، وظیفه مهم دیگری هم بر دوشتان قرار دارد: آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم. اول از همه باید انتظار این را داشته باشید که فرزندتان هر واکنشی از خود بروز دهد: شاید خشم، شاید شادی و شاید هم بیتفاوتی. تمام این واکنشها کاملاً طبیعی هستند. البته این را هم به خاطر داشته باشید که سن کودک هم در نوع بروز واکنشهایش اثرگذار است؛ مثلاً کودکان سهساله بهاندازه پنجسالهها از تغییرات خانواده سر درنمیآورند؛ اما درهرحال، شناخت احساساتِ در حال شکلگیری، رشد آنها و واکنشهایی که درمورد احساسات خود دارند، بخش مهمی از رشد عاطفی آنهاست. بنابراین بهتر است که در فکر آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم باشید. خواندن این مطلب تا انتها میتواند به شما کمک کند.
گام اول: دادن خبر مهم به او
برای خبر بارداریتان به کودکتان و اینکه به او بگویید خواهر یا برادری در راه دارد، هیچ روش مشخص و قطعی وجود ندارد. میتوانید با خواندن یه کتاب، یا لابهلای بازی کردن به او بگویید. بستگی دارد که در چه شرایطی باشید و مدل رابطه شما و کودکتان چطور باشد. این نکته را بدانید که کودکان زیر پنجسال، معمولا درکی از مفهوم زمان ندارند؛ پس باید به آنها بگویید که خواهر یا برادر کوچکش در عیدنوروز یا زمانی که برف میبارد یا هر زمان دیگری (بنا به زمان زایمان) به دنیا خواهد آمد.
اگر کودک درباره جزئیات زایمان و بارداری پرسشهایی مطرح کرد، مجبور به پاسخدادن نیستید؛ مثلاً در جواب سؤال کلیشهایِ نینیها از کجا میآیند، با پاسخی ساده ماجرا را جمعبندی کنید: از شکم مامان. این پاسخ برای کودک کافی خواهد بود. بنا به پرسشهای کودک به او اطلاعات بدهید، نه بیشتر و نه کمتر. در ضمن دروغ هم به او نگویید. مثلاً به او نگویید که نوزاد جدید را لکلکها میآورند و….
گام دوم: انتظار بدخلقی و بهانهگیری از جانب کودک اول
طبیعی است که کودک اول درباره اتفاقی که در پیش است، احساساتی متناقص و متغیر از خود نشان بدهد. این تغییرات حتی میتوانند ساعتبهساعت هم باشند. یکجورهایی در این برهه کودک خلق متغیری پیدا میکند. با نزدیکشدن زمان زایمان، آغوش مادر کمی دچار تحول میشود و دیگر نمیتواند مدام کودک اول را بغل کند و در آغوشش جای بدهد. همه اینها برای کودک اول باعث عصبانیت و وحشت از تغییر و پایان دورهای خوشایند میشوند. اینجاست که اهمیت آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم بسیار مهم میشود. مهم نیست که میزان واکنشهای منفی کودک به این تغییرات چیست؛ درهرحال، اگر چندان پذیرای عضو تازه خانواده نیست، باید صبور باشید و کاری نکنید که احساس بدی به او دست بدهد.
گام سوم: مشورت گرفتن از او
گاهی لازم است که شاید نظر کودک اول را در مورد برخی از تغییرات بپرسید. مثلاً او را در نامگذاری کودک جدید دخیل کنید. یا پرسیدن نظرش درباره موضوعات دیگر مانند خرید رختخواب، اسباببازی و لباس نوزاد ایده خوبی است. حتی او را در پروسه خرید برای خواهر یا برادرش شرکت دهید. به او اجازه بدهید که نظر بدهد و مثلاً لباس یا وسیلهای مانند جغجغه را انتخاب کند. اجازه بدهید که او احساس کند عضوی مهم از خانواده است و باید در فرایند ورود عضو جدید خانواده، حضور و مشارکتی فعال داشته باشد. این کار باعث میشود که او حس خوبی نسبت به فرزند جدید پیدا کند و از طرفی فکر نکند که فراموش شده است.
گام چهارم: حرف زدن درمورد اهمیت خواهر یا برادر بزرگ بودن
کودکان زیر سن مدرسه معمولا خودمحورند. دنیا را از دریچه نگاه خودشان میبینند. علت این است که هنوز در حال شناخت و کشف دنیا هستند. با گفتگو درباره اهمیت برادر یا خواهر بزرگتر و مهربان بودن، میتوانید به تقویت این احساس خودمحوربودن او کمک کنید و کمی باعث خوشحالیاش بشوید. به او بگویید که خواهر یا برادری فوقالعاده خواهد شد و چقدر خانواده برای کمک و حضورش ارزش قائل است. با خرید وسایل و تزیین تخت نوزاد، برای کودک اول هم چیزهایی بخرید؛ مثلاً روتختیاش را عوض یا چراغخوابی تازه به اتاقش اضافه کنید.
گام پنجم: به کودک اول فشاری وارد نکنید
اگر کودک در برههای است که باید او را از پوشک بگیرید یا تنهایی خوابیدن را به او آموزش دهید، بیخیال شوید. این موقعیت زمان مناسبی برای این کارها نیست. هریک از این تغییرات میتواند فشار بزرگی به فرزند اول وارد کند؛ مثلاً اگر به او اصرار کنید که دیگر تنها بخوابد و از تخت نوزادی به تختی بزرگتر نقلمکان کند، احتمالا این احساس را خواهد داشت که در حال تصاحب جای قبلی او برای تقدیم به نوزاد تازهوارد هستید.
زمانی که مادر وارد سهماهه سوم بارداری میشود، وقت آن میرسد که درباره تغییرات پیش روی زندگی خانوادگی، کمی با فرزند اول صحبت شود؛ مثلاً به او بگویید که در هفتههای اول، نوزاد کنار مادر یا در گهواره میخوابد و بعد از آن، به تخت نوزادی منتقلخواهد شد.