بیا نی نی/ چرا اینقدر زنانه مردانه می کنیم؟ این سوال را دوستان متعددی با زبان های تند و نرم پرسیده می شود. به همین جهت فکر کردم یکبار باید منظر خودم را در این باره روشن کنم. من برای زنانه مردانه کردن موضوعات دو دلیل دارم:

۱- دلیل اول مثل سایر فعالان مسائل زنان این است که اعتقاد دارم نابرابری و نادیده انگاری در جامعه ما و در جهان نسبت به زنان وجود دارد، از کلان ترین حوزه های سیاسی و حقوقی گرفته تا جزئی ترین و روزمره ترین موضوعات فرهنگی. و من وظیفه اجتماعی خودم می دانم که اگر می توانم این نابرابری را کشف کنم و شرح دهم، حتما این کار را انجام دهم.

۲- دومین دلیل این است که به لحاظ علمی این روش را شیوه ای برای شناخت می دانم. شناخت و معرفت علمی در مورد پدیده ها و موضوعات معمولا از دو طریق بدست می آید؛ شناخت از طریق شباهت ها و شناخت از طریق تفاوت ها. زنانه مردانه کردن (نه جنسیتی کردن) پدیده ها به ما کمک می کند شناخت های تازه ای از طریق تفاوت در مورد اطراف مان بدست آوریم. شناختی که غیر از این راه قابل حصول نیست. بُعد زنانه هر پدیده آن بعد پنهانی است که معمولا در دایره شناخت ما وارد نمی شود به دلیل غلبه و سلطه بُعد مردانه. لذا بنظرم همیشه ما بخشی از شناخت را در مورد پدیده ها از دست می دهیم. شناسایی بعد زنانه به ما کمک می کند که شناخت کامل تری از پدیده ها داشته باشیم. به طور خلاصه کشف زنانگی، امر زنانه، فرم زنانه و نگاه زنانه در هر پدیده ای برای من به مثابه روشی برای معرفت است.

 اصطلاح زنانه مردانه کردن را به جای جنسیتی کردن و مطالعه جنسیت بکار بردم تا تاکید کنم که رویکردم صرفا یک رویکرد جنسیتی و فمنیستی نیست ، بلکه بیشتر دغدغه ام دستیابی به شناخت و معرفت کامل تر از پدیده هاست.

منبع صفحه اینستاگرام zahra.ardekani
نویسنده: زهرا اردکانی