نشانه های بلوغ عاطفی «نویدکیا»
خراسان/ تبریک گفتن سرمربی سپاهان به پرسپولیس بابت صعود به مرحله یکچهارمنهایی لیگقهرمانانآسیا در گفتوگوی تلویزیونیاش، میتواند تلنگر خوبی برای بسیاری از ما باشد
محرم نویدکیا، سرمربی سپاهان اصفهان که نتایج مطلوبی در لیگ باشگاههای آسیا نگرفته است در آخرین گفتوگوی تلویزیونی خود درباره موفقیت پرسپولیس صحبتهایی داشت که از منظر روانشناسی قابل بررسی است. او برخلاف بسیاری از مربیهای دیگر در این گفتوگو از نقاط قوت پرسپولیس حرف زد. جدای از عباراتی که او درباره پرسپولیس به کار برد، لحن صحبت او هم در این گفتوگوی تلویزیونی نشان میداد که پرسپولیس را لایق این موفقیت میداند و تبریکی که میگوید، تبریک واقعی و بدون نیش و کنایه است. اما چرا بسیاری از افراد توان تحسین صادقانه رقیبان خود را مانند نویدکیا ندارند و آیا اصلا خوب است که چنین کاری را انجام دهیم یا نه؟
غلبه هیجانات در زمان ارزیابی
زمانی که درباره عملکرد رقبای خود میخواهیم ارزیابی انجام دهیم، دو بخش شناختی و هیجانی نقش مهمی را ایفا میکنند. بخش شناختی دادهها و اطلاعاتی است که ما از موضوع داریم، مانند موفقیت رقیب، جزئیات عملکرد او و نحوه بازی و … بخش هیجان اما شامل واکنشهای عاطفی-هیجانی ما نسبت به دادههای جدید و البته تاریخچه رابطه ما با رقیبمان است. انتظار نمیرود در زمان ارزیابی رقیب، ما به کل هیجانات خود را کنار بگذاریم اما این که بتوانیم هیجانات خود را به درستی بشناسیم، ریشههایشان را شناسایی کنیم و بخشی را که کارایی مناسبی ندارند در موضوع دخالت ندهیم، از نشانههای بلوغ عاطفی است. کاری که نویدکیا به خوبی آن را انجام داده است. هرچه فردی از نظر عاطفی پختهتر باشد، بهتر میتواند از دخالت غیرضروری و مخرب عواطف و هیجانات خود در ارزیابیها جلوگیری کند.
نگهداشتن یک راه دررو
یکی از دلایلی که به نظر میرسد باعث میشود تا افراد نتوانند ارزیابی بیطرفانهای از عملکرد رقبا داشته باشند، حساب و کتابهایی است که برخی از مواقع درباره ارتباط بین موفقیت دیگران و عملکرد خود دارند؛ این که اگر من از رقیبم که شرایطی مشابه من دارد، تعریف کنم، آن وقت این سوال میتواند مطرح شود که چرا من نتوانستهام موفق شوم؟ اگر کمی عمیقتر به چنین دغدغههایی بپردازیم، متوجه خواهیم شد که مسئولیتپذیری در قبال عملکرد خود، در افرادی که چنین حساب وکتابهایی انجام میدهند، کمی مخدوش است.
خردهفرهنگهای مخرب رایج
متاسفانه در بخشی از خردهفرهنگهای رایج در کشور ما موضوع حسادت نسبت به فرصتهایی که دیگران دارند، پذیرفته شده است. نشانه آن هم برخی ضربالمثلهایی است که در زبان ما وجود دارد(دیگی که برای من نمیجوشد، …) شاید مهمترین کاری که میتوانیم تکتک ما در قبال این موضوع داشته باشیم، نقد این موارد و گفتوگو با نسل بعد در این باره باشد. اینکه به فرزندان خود بیاموزیم که برخی از ضربالمثلها مورد تایید ما نیستند و رفتار بر اساس آنها نه اخلاقی است و نه حرفهای.
نویسنده : نرگس عزیزی | کارشناس ارشد مشاوره