یک همسر آگاه به همسر خود توجه می کند. یکی از مهم ترین واقعیاتی که در روانشناسی مردها مطرح می شود این است که مردها به جزئیات توجه زیادی ندارند.

بالعکس در خانم ها این توجه به جزئیات بسیار زیاد است. به عنوان مثال اگر مرد و زنی با هم ساختمانی را دیده باشند و بخواهند برای شخص ثالثی از آن تعریف کنند مرد بیشتر کلیات را طرح خواهد کرد و زن بیشتر جزئیات را.

ریشه بسیاری از اختلافات و ناراحتی ها و دلخوری های پیش آمده در زندگی بسیاری از زوج های جوان نیز توجه کافی نداشتن به این وضعیت روانی دو جنس است. زن انتظار دارد مرد هم همانند او به جزئیات توجه کند و متوجه تغییرات انجام گرفته در خانه و لباس و حتی ظاهر او بشود در حالی که مرد بدون این که قصد بی توجهی به زن را داشته باشد متوجه این تغییرات نمی شود. این که مرد متوجه تغییرات نمی شود از جانب زن به بی اهمیتی و بی توجهی و بی اعتنایی به او تعبیر می شود و در دل زن دلخوری های متعدد ایجاد می کند.

اگرچه به مردها توصیه می شود سعی کنند بیشتر و دقیق تر به ظاهر و حرکات و رفتار همسرشان توجه کنند، اما توصیه اصلی به زنان این است که این وضعیت روانی مرد را بشناسند و سطح انتظار خود را از همسرشان پایین بیاورند. از سوی دیگر باید به هر دو نفر تذکر داد که در مورد همسر خود به شدت حساس و در برابر سخنان، تغییرات ظاهری و رفتارهای او بازخوردی مناسب داشته باشند.

به عنوان مثال وقتی خانمی لباس نویی خریده و با ذوق و شوق از همسرش درباره آن نظر می خواهد مرد نباید یک کلمه پاسخ دهد: خوبه! بلکه باید متناسب با ذوق همسرش عکس العمل نشان دهد و توجه خود را به علاقه مندی او نشان دهد به عنوان مثال باید در این مورد با دقت به لباس نگاه کند و بگوید: برای تو زیباست!

زن نیز باید زمانی که مرد اتفاقاتی را که در سر کار یا بیرون منزل برایش رخ داده است برای همسرش تعریف می کند با دقت و علاقه مندی به حرف های او گوش دهد و از او سوالاتی بپرسد تا مرد احساس کند مسئله ای که برای او پیش آمده، برای همسرش هم حائز اهمیت است.