زنی ۳۱ ساله هستم. ۱۳ سال است که خانه دارم. یک دختر شش ساله دارم. شوهرم سر کار نمی رود. همیشه در خانه است. تمام مسئولیت خانه روی دوش من است. اجاره خانه، مخارج دخترم و مخارج خانه هم همین طور. به نظر شما چه باید بکنم؟ راهی به من نشان دهید.

پاسخ مشاور

تجربه احساس تنها ماندن در مسئولیت های زندگی مشترک، تجربه ناخوشایندی است. مسئولیت پذیری یکی از عوامل اصلی تعیین کننده آمادگی برای ازدواج است. در سوالتان اشاره نکرده اید که آیا همسرتان از ابتدای ازدواج این مشکل را داشته است، یا به تازگی درگیر این موضوع شده است. بیکاری می تواند عوامل متعددی داشته باشد. برخی از این عوامل مانند شرایط اقتصادی جامعه مستقیما توسط فرد ایجاد یا تشدید نمی شوند، اما عاملی که می تواند تا حد زیادی مسائل غیر قابل پیش بینی مانند شرایط اقتصادی را پوشش بدهد، ویژگی مسئولیت پذیری در افراد است. اگر مسئولیت پذیری مردی از ابتدا کمتر از حدی باشد که او را برای ازدواج آماده کند، ازدواج با وی، پرخطر و پر چالش محسوب می شود. اما مسئله ای که مسئولیت پذیری پایین یکی از زوجین را تشدید می کند، مسئولیت پذیری بالای فرد مقابل، عجول بودن و سختگیری وی در انجام کارهاست. این عوامل باعث می شود همان میزان پایین مسئولیت پذیری هم از بین برود و فرد با تکیه بر قدرت، مهارت و توان همسرش از انجام امور مربوط به نقش خود طفره برود و این مسئولیت ها را به همسرش بسپارد. بدیهی است عادات رفتاری مانند ایراد گرفتن، انتقاد کردن، غر زدن و …. این شرایط را دشوارتر می کند، چون فردی که مسئولیت پذیری پایینی دارد در مواجهه با انتقادهای بی‌موقع و ایرادگیری پیاپی، از انجام کارها صرف نظر می کند. فرد انتقادگر در پی این است که با انتقاد یا ایراد گرفتن های خود، رفتار همسرش را اصلاح کند، غافل از این که چنین رفتارهایی کاملا نتیجه عکس می دهد. «پذیرش»؛ شاه کلیدی است که می تواند قفل بسته مشکلات زندگی زناشویی از این قبیل را باز کند. اما توجه داشته باشیم پذیرش به معنای تحمل کردن، تسلیم شدن و سلطه پذیری نیست. پذیرش یعنی پذیرفتن این موضوع که همسری که با او زندگی می کنم به این میزان تا حد ایده آل یا لازم برای ازدواج فاصله دارد؛ بنابراین رویاهایی که در زمان مجردی در این زمینه داشته ام به زودی قابل تحقق نیستند و مسئولیت این موضوع نه فقط با همسر بلکه با خود من نیز هست؛ چون این فرد را برای ازدواج انتخاب کرده ام. پذیرش سهم خویش در یک مسئله به معنای سرزنش خود نیز نیست. به این معناست که لازم است کار موثری انجام دهم. همان طور که اشاره شد ویژگی شخصیتی مثل مسئولیت پذیری پایین با انتقادهای بی موقع، ایراد گیری، غر زدن و مقایسه با دیگران بهبود نمی یابد. ایراد گرفتن از بی مسئولیتی همسر و انتظار بهبود وی، مانند این است که از قد کوتاه کسی ایراد بگیرید و توقع داشته باشید با این کار قد او بلندتر شود. برای بهبود ویژگی های شخصیتی، لازم است صبور بود به این معنا که انتظار نتایج خارق العاده در زمان کوتاه را نداشت. محول کردن مسئولیت های کوچک به همسری که مسئولیت پذیری پایینی دارد و تشویق وی در انجام آن کار ساده‌ای است که می تواند او را به پذیرش مسئولیت های بزرگ تر سوق دهد. زوج هایی که صاحب فرزند هستند لازم است بیش از دیگران روی رفتارهای خود نظارت داشته باشند. چرا که فرزندان روش های مقابله با استرس و مشکلات را از رفتارهای والدین می آموزند. پذیرش و انجام رفتار موثر چیزهایی نیست که بتوان با نصیحت کردن، آن ها را به فرزندان آموخت. فرزندان ما این رفتارها را که عامل موفقیت آنان در زندگی شان است، از رفتارهای ما به هنگام مواجهه با مشکلات می آموزند. فرزندی که شاهد بی مسئولیتی پدر و غرزدن ها و ایرادگیری های پی در پی مادر و یا تحمل و خودخوری و بیمار شدن وی است، می آموزد یا مانند پدر، مسئولیت های شخصی خویش را به عهده دیگران بگذارد و یا مانند مادر رفتارهای غیرموثر و مخرب انجام دهد.