بیا نی نی/ سبک عزاداری فعلی به شدت مردانه و برای مردان طراحی شده است. در این سبک از عزاداری نه علایق زنانه گنجانده شده، نه خود زنان جایگاهی در فرایند عزاداری دارند. همین مسئله باعث می شود زنان و مردان دو مسیر متفاوت را در فرایند عزاداری طی کنند.
مردان در بخش مردانه کوچه می زنند (سال ها طول کشید تا من فهمیدم کوچه زدن که مداح می گوید دقیقا یعنی چه کار!)، چند دسته می شوند، سینه می زنند و همخوانی می کنند اما زنان در بخش زنانه در تاریکی روی زمین نشسته اند و فقط گوش می دهند و در این فرایند، مشارکت فعالی ندارند جز سینه زدن هایی آرام و نامنظم، چرا که آنها خود را جزء رسمی و جدی این مراسم نمی یابند. 
زنان عضو منفعل این عزاداری هستند. از آن فرایند بدنیِ پرشور سهمی ندارند. البته بنظرم همین مشارکت نداشتنِ آنها در فرایند هیجانی سینه زنی و همخوانی باعث می شود که آنها عزاداری را به عمق جان خود ببرند و در آن تاریکی مجلس فرصت تفکر بیشتری پیدا کنند. آنها سعی می کنند حسین را، عباس را، رباب را، زینب را در زندگی روزمره شان پیدا کنند و با آنها ارتباط درونی برقرار کنند. 
زنان به دلیل فرم متفاوتی که عزاداری برایشان دارد، تجربه و درک متفاوتی از آن دارند. عزاداری های فعلی، زنان را در حکم حاشیه ای در مقابل متن مردانه ترسیم می کند. این فرم ماهیتا به نوعی است که عزاداری را به درون زنان منتقل می کند. آنها در جمع هستند اما در واقع سیری فردی را طی می کنند چرا که با جمع تعامل پویا ندارند (مثلا خودشان را با بقیه برای سینه زنی هماهنگ نمی کنند). برعکس برای مردان عزاداری، بیشتر یک سیر بیرونی و جمعی است (البته ممکن است به درون انها هم نفوذ کند اما به لحاظ فرم بیشتر بیرونی است).

نویسنده: زهرا اردکانی