با توجه به گسترش ارتباطات و ابزارهای گوناگون ارتباطی، امروزه افراد با الگوها و رفتارهای مختلف و بعضا متضادی مواجه می‌شوند که آنان را از دستیابی به یک رویه اجتماعی درست و کارآمد منطبق بر فطرت خود بازمی‌دارد.
این امر لزوم مراجعه به متون اصیل دینی و اجتماعی برای یافتن بهترین الگو و مسلک برای ارائه آن به جامعه را بیش از پیش نشان می‌دهد. این مستلزم شناخت دقیق سایر الگوها و آسیب‌های ناشی از آن‌هاست.
در همین راستا می‌توانیم به سه تعریف و الگوی عمده از زن در جهان اشاره کنیم. زن در قالب الگوی شرقی که به مثابه عنصری در حاشیه و بی‌نقش در تاریخ‌سازی دیده می‌شود و در سمت دیگر، زن در قالب الگوی غربی که مانند موجودی است که جنسیت او بر انسانیتش غلبه دارد. اما در نگاه رهبر معظم انقلاب که برگرفته از نگاه اصیل اسلامی است، می‌توان زن بود، عفیف، محجبه و شریف بود، در عین حال، در متن و مرکز جامعه هم بود. لذا با استفاده از این تعریف است که الگوی سوم زن مطرح‌ می‌شود.یک الگو زمانی می‌تواند در متن جامعه نفوذ یابد که در طول تاریخ و اعصار، نمونه‌های بارز و عینیت‌یافته آن دسترس باشد.
از این رو، نمونه بارز اثرگذاری زنان بر اجتماع با الگوگیری از این الگو را می‌توان از صدر اسلام همچون سمیه در زمان پیامبر(ص)‌ و جناب سوده در زمان امام علی(ع) تا امروز همچون خانم دباغ در صدر انقلاب و سایر بانوان فرهیخته با عالی‌ترین مراتب علمی مشاهده کرد. این نوع نگرش در متون اصیل ایرانی ما بین بانوان بزرگ‌زاده و فرهیخته اساطیر ایرانی هم دیده می‌شود که حتی نمود آن در شاهنامه فردوسی با وجود زنانی همچون رودابه به چشم می‌خورد. به همین علت، رهبر معظم انقلاب در تعریف این الگو از زن مسلمان ایرانی یاد می‌کنند زیرا هم وجهه دین‌مداری او نمود دارد هم وجهه اصالت او که باعث می‌شود به یک عنصر اثرگذار در راه ساختن تمدن نوین اسلامی مبدل شود.
دامنه اثرپذیری از این الگو در عصر فعلی برای بانوان کشورهای دیگر هم گسترده شده است و شاهد هستیم بسیاری از اجتماعات و پویش‌های آزادی‌خواه در جهان از سوی متأثران از این منش راه‌اندازی و هدایت می‌شوند.
از این جهت، این الگو با توجه به نگاه توأمانی که به فطرت همراه با قدرت یافتن زن دارد می‌تواند جای خود را بین گفتمان‌های مطرح در حوزه هویت‌یابی زنان باز کند و بن‌بست‌هایی را که شرق و غرب عالم در آن گرفتار هستند بشکند و به مدد بشریت بیاید.
به همین دلیل است که معظم‌له در زمان‌های مختلف به تشریح ابعاد گوناگون این الگو می‌پردازند تا حدی که زن مسلمان ایرانی را که نمود الگوی سوم است الگوی ثانی زن پس از حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) که الگوهای اولیه هستند، معرفی و در تازه‌ترین سخنان خود در جمع ائمه جماعات به‌درستی از این الگو به عنوان مطالبه ما از جهان در بحث حقوق زنان اشاره می‌کنند و ازهمگان می‌خواهند این موضوع را دنبال و حقیقت حقوق زنان را در اسلام و جهان تبیین و بازخوانی کنند. البته موانع و تحریف‌های زیادی بر سر راه بازنمایی این الگو وجود دارد. به همین علت، معرفی این الگو به جهانیان و زنان تشنه کسب هویت والا مستلزم عزم عمومی زنان جامعه و رسانه‌های نظریه‌پرداز در این حوزه است تا جامعه بانوان و تشکل‌های فعال در حوزه زنان با درک مفهوم الگوی سوم زن به هویت اصیل خود ببالند و بتوانند جهانیان را هم از این موهبت بهره‌مند سازند که به معنای حقیقی، جهاد زن مسلمان ایرانی در این امر نهفته است.
نسرین مقیمی پژوهشگر حقوقی زنان