1403/02/05

بیا نی نی

سایتی برای نی نی ها و مامانا

رفتار با کودکی که به آستانه نوجوانی رسیده

رفتار با کودکی که به آستانه نوجوانی رسیده

رفتار با کودکی که به آستانه نوجوانی رسیده

وقتی دخترم، از مدرسه به خانه رسید، به او گفتم: «می‌خواهیم برایت کفش نو بخریم. استراحت کوتاهی بکن تا با هم به بازار برویم». بر خلاف انتظار، دختر دوازده ساله آرام و نرم‌خوی من کوله پشتی‌اش را انداخت و با فریاد گفت: « من تازه رسیدم و شما نمی‌خواهید اجازه بدهید که من حتی پنج دقیقه استراحت کنم»؟
من گفتم: « نگفتم که همین حالا برویم. یک چیزی بخور بعد».
دخترم گفت: «ولی من خسته‌ام…»
گفتم: «خیلی خب آرام باش.. یک کم خستگی در کن بعد…»
گفت: «چه خستگی در کردنی! من مجبورم الآن از خانه بیرون بزنم».

و با عجله به اتاقش رفت و در را بست. دختر هشت ساله‌ام که تمام این مدت کنارم ایستاده بود با تعجب پرسید: « چه‌اش شده؟»
به او گفتم: «فکر می‌کنم سر و کله هورمون‌ها دارد پیدا می‌شود».

اگر شما هم فرزندی در حوالی هشت تا دوازده سالگی داشته باشید، این قبیل تجربه‌ها برایتان غریبه نخواهند بود. برای مثال حتماً دیده‌اید که فرزندِ همیشه آرام و سر به راهتان ناگهان شروع می‌کند به حاضر جوابی کردن، داد و بیداد کردن و یا زودرنجی سر هر مسئله ریز و درشتی. در این شرایط شما اول جا می‌خورید و بعد از کلی بالا و پایین کردن دلیل رفتارهای جدید او را به یکی از بهانه‌های کودکی‌اش نسبت می‌دهید برای مثال با خودتان فکر می‌کنید که لابد خسته یا گرسنه است. اما وقتی این شرایط تکرار می‌شوند کم کم به این نتیجه می‌رسید که اتفاقات دیگری در حال وقوع هستند. بله، درست حدس زده‌اید؛ فرزند شما دارد تغییرات خُلقی دوران پیش نوجوانی را نشان می‌دهد.

تجربه‌های متفاوت دخترانه و پسرانه

وقتی که فرزند شما در آستانه ورود به نوجوانی قرار می‌گیرد، بسته به اینکه دختر باشد یا پسر رفتارهای متفاوتی از خود نشان می‌دهد. به طور کلی در این دوران دخترها نسبت به مسائل واکنش‌های بیشتری نشان می‌دهند مثلاً گریه و یا حاضر جوابی می‌کنند و یا دست به رفتارهای نمایشی می‌زنند. در حالیکه پسرها بین کناره‌گیری کردن از موقعیت و روی آوردن به دفاع از خودشان در نوسان هستند.

چند مسیر امن برای گذار از طوفان

در هر حال کنار آمدن با فرزندی که در آستانه ورود به نوجوانی است، چه دختر باشد و چه پسر، برای والدین چالش برانگیز و گاهی هم کمی ترسناک است اما در کنار آن لذت‌هایی هم دارد، برای مثال اینکه فرزندتان را می‌بینید که علائق و استعدادهای فردی‌اش را مطرح می کند و یا تلاش می‌کند استقلالش را به نمایش بگذارد، طعم شیرین تماشای بزرگ شدن فرزند را به شما می‌چشاند. برای اینکه هم شما و هم فرزندتان بتوانید با آرامش بیشتری از این دوران عبور کنید لازم است که به چند نکته مهم توجه کنید:

پدر و مادر او بمانید

گاهی والدین تصور می‌کنند که اگر سعی کنند دوست فرزندشان باشند، بسیاری از مشکلات حل خواهند شد. اما واقعیت آن است که بر خلاف آنچه که در ظاهر به نظر می‌آید، فرزندتان برای پشت سر گذاشتن این مرحله روی کمک «پدر و مادرش» حساب کرده است. در واقع شما تا وقتی که در موضع پدر و مادر او هستید می‌توانید به او کمک کنید که بفهمد چطور رفتار کند.

قوانین روشنی را وضع کنید

در حالیکه فرزندتان دارد تلاش می‌کند تا استقلالش را افزایش بدهد، شما هم باید به دنبال آن باشید که مناسب شرایط جدید، قوانین جدیدی را وضع کنید. قبل از هر چیز باید خط قرمزها را برای او مشخص کنید و به محض اینکه می‌بینید که او دارد به سمت یک رفتار غیر قابل قبول می‌رود، به روشن‌ترین و آرام‌ترین شکل ممکن با او ارتباط برقرار کنید و تذکر بدهید.

برای قوانینی که نقض می‌کند، تنبیه متناسبی در نظر بگیرید

وقتی فرزند شما کوچکتر بود برای مثال وقتی که تازه راه افتاده بود و یا به پیش دبستانی می‌رفت، شما می‌توانستید با تقویت‌های مثبت گاهگاهی به راحتی او را به مسیری که می‌خواستید وارد کنید. اما وقتی فرزندتان به آستانه ورود به نوجوانی می‌رسد قضیه فرق می‌کند چرا که کمتر پیش می‌آید که مشوق‌ها در مورد او جواب بدهند. در این مواقع در ازای نقض قوانین، از تنبیه‌های متناسب استفاده کنید. برای مثال مادر دو فرزند ده ساله و چهارده ساله می‌گوید: «من متوجه شده‌ام که بهترین تنبیه برای وقتی که فرزندانم حاضر جوابی می‌کنند یا به طرز گستاخانه‌ای غُرغُر می‌کنند آن است که ایکس باکس یا گوشی‌شان را از آنها بگیرم». او معتقد است که اگر شما حرفی را که می‌زنید عملی نکنید نمی‌توانید روی رفتار آنها تأثیری داشته باشید.

به او فرصتی بدهید تا با خودش خلوت کند

وقتی که بین شما و فرزندتان بحثی شکل می‌گیرد که منجر به داد و فریاد او می‌شود، یک قدم عقب بکشید و منتظر بمانید که آرام شود. او را ترغیب کنید تا از موقعیت فاصله بگیرد و فرصتی برای آرام شدن پیدا کند. برای مثال مادری می‌گوید:« من با خونسردی می‌گویم به نظر می‌رسد نمی‌توانم الآن با تو صحبت کنم. سعی کن خودت را جمع و جور کنی تا با هم صحبت کنیم. گاهی اوقات او به شدت گریه می‌کند و می‌گوید مامان من نمی‌توانم خودم را آرام کنم. اما چند دقیقه که در اتاقش تنها می‌ماند آرام می‌شود و بهتر رفتار می‌کند».

احترام متقابل را فراموش نکنید

مهم است به فرزندتان یادآوری کنید که شما هم یک انسان هستید. برای مثال مادری می‌گوید: «من به دخترم گفته‌ام که وقتی او سرم داد می‌زند من اذیت می‌شوم». به علاوه به خاطر داشته باشید که احترام یک جاده دوطرفه است.

ارتباط رودررو داشته باشید

با فرزندتان خلوت‌هایی دو نفره داشته باشید مثلاً با هم به رستوران یا پارک بروید و با هم صحبت کنید. هرگز او را مجبور به حرف زدن نکنید بلکه اجازه بدهید که او گفتگو را هدایت کند حتی اگر می‌خواهد درباره چیزهایی که به نظر شما مهم یا جالب نیستند صحبت کند. این گفتگو حتی اگر پایان مشخصی هم نداشته باشد اما به شما کمک می‌کند تا گوش کردن به او را تمرین کنید.

خانه را گرم‌تر کنید

هر قدر هم که او بخواهد مستقل از شما و همسرتان رفتار کند، اما هنوز هم فرزندی است که به پناه امن «خانه و خانواده» نیاز دارد. پس خانه را پناه امن او کنید. برای مثا ل مادری وقتی احساس کرد که فعالیت-های فوق برنامه‌اش باعث شده است که فرزندانش از خانواده دور شوند، سه شنبه شب‌ها را به عنوان «شب خانواده» تعیین کرد که در آن همه خانواده بدون هیچ عامل مزاحمی دور هم جمع می‌شوند، با هم غذا را آماده می‌کنند، صحبت می‌کنند و بازی می‌کنند. این کار باعث شد آنها به یاد بیاورند که بخشی از خانواده‌ای هستند که آنها را همان‌طور که هستند پذیرفته است.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *