منودلیار/ بیا با هم یک داستان کوتاه را تصور کنیم… یک خانم جوان با یک مرد غریبه خوشتیپ و جذاب آشنا می شود؛ آن ها خیلی زود عاشق هم می شوند و ازدواج می کنند. بعد از گذشت دو ماه، یک روز زن از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که کاملاً در مورد انتخاب همسرش اشتباه کرده؛ او مردی که زن تصور می کرده نیست و حالا نمی تواند به او اعتماد یا تکیه کند. زن شروع به شماتت خودش می کند که چطور متوجه این موضوع نشده و چرا خودش را در این رابطه عاشقانه اشتباه انداخته است…
اغلب ما ممکن است مشابه چنین داستانی را در زندگی زناشویی یا رابطه عاشقانه خود تجربه کرده باشیم یا کسی را بشناسیم که درگیر چنین اتفاقی باشد. واقعاً چه خوب می شد اگر راهی برای جلوگیری از اتفاقات ناخوشایند در رابطه عاشقانه وجود داشت و می توانستیم از شکستن قلب ها با ساختن یک رابطه سالم و درست حفاظت کنیم! انتخاب یار مناسب، اولین قدم در داشتن یک رابطه عاشقانه درست است!
دکتر “جان ون اپ”، روانشناس و متخصص روابط زناشویی و عاشقانه، معتقد است که نظریه او یک راه حل خوب و درست برای پی گیری روابط عاشقانه سالم را مهیا می کند: چطور بدون از دست دادن عقل مان، عاشق شویم و راه دل مان را پی بگیریم؟!

تئوری جذب:
دکتر ون اپ پایه های این نظریه روانشناسانه که آن را “تئوری جذب” نامگذاری کرده است، از ۲۵ سال پیش در دفتر کار خود آغاز کرده است. او معتقد است جذابیت های قوی و مقاوم، که روابط عاشقانه سالم و ماندگاری را فراهم می کنند، با ۵ حوزه مهم ارتباط دارند: دانش و اطلاعات، اعتماد و مسؤلیت پذیری، وابستگی و دل گرمی، تعهد و ارتباط جسمانی درست. در واقع جذابیت صحیح که منجر به رابطه عاشقانه قدرتمند می شود، ترکیبی از این ۵ مورد است و حس صمیمیت و نزدیکی را به ارمغان می آورد. 
سطح قوت هرکدام از این حوزه ها در هر رابطه عاشقانه ممکن است بین ۱ تا ۱۰ (که به معنای قوی ترین نوع ارتباط و پیوندی عمیق است) می تواند متفاوت باشد. می توان شدت درگیری در هرکدام از این حوزه ها را کم یا زیاد کرد، اما بهترین حالت این است که تعادلی بین سطح درگیری در تمام این ۵ حوزه وجود داشته باشد تا ارتباط قوی تر و مستحکم تر شود. به همین دلیل دکتر ون اپ به مردان و زنانی که در مرحله آشنایی با هم قرار دارند توصیه می کند اگر می خواهند در آینده منطقه امنی در رابطه عاشقانه و زناشویی خود داشته باشند، در این دوران آشنایی حوزه های ارتباطی خود را بهتر ارزیابی کنند. در دوران آشنایی سطح قوت حوزه دانش و اطلاعات در حدود ۶، اعتماد در حدود ۵، وابستگی در حدود ۴، تعهد در حدود ۳ و ارتباط جسمانی در حدود ۲ باید باشد. 
اگر رابطه عاشقانه از تعادل خارج شود، احساس ناامنی و آسیب پذیری، بی اعتمادی، خشم و عصبانیت، بی عدالتی، تنهایی و بی توجهی به احساسات، تمام استحکام پیوند را دچار اختلال می کند. بنابراین مهم است که از همان ابتدا در تمام حوزه ها تعادل برقرار باشد.
وقتی قصد داری ازدواج کنی، بهترین حالت این است که در تمام حوزه ها، بین تو و یارت بالاترین حد اشتراک و پیوند وجود داشته باشد. کاملاً طبیعی است اگر در برخی از زمینه ها، بین شما اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ اما در یک رابطه درست و قدرتمند، اختلاف نظرها به اصل حوزه های پیوندی آسیبی وارد نمی کنند و تعادل میان حوزه ها از بین نمی رود. 

امتحان کن:
هر روز در رابطه عاشقانه، یک فرصت جدید است. هر روزی که از زندگی می گذرد، دید تو نسبت به یارت بیشتر و گسترده تر می شود و در مورد او تجربیات بیشتری به دست می آوری. بهترین کار این است که تلاش کنی او را بیشتر بشناسی و نقاط قوت و وجوه اشتراک بین خودت و او را بیشتر کنی. صحبت کردن، یک راه حل خوب و مفید برای بیشتر شدن شناخت و آشنایی عمیق با نظرات، تجربیات و افکار هرکس است. این کار را با پرسیدن ۵ سؤال ساده از خودت و او آغاز کن:
۱- وقتی بچه بودی تولدت را چطور جشن می گرفتی؟
۲- چه کسی تأثیرگذار ترین و عزیزترین فرد زندگی تو است؟
۳- در تعطیلات به کجا می رفتید؟
۴- چه چیزی در وجود یک فرد باعث می شود که تو به سمت او جذب شوی؟
۵- مهم ترین ترس ها، نقاط ضعف، نقاط قوت و دستاوردهای تو در زندگی چه بوده است؟ 
این سؤال های ساده باعث می شود تو و یاری که قصد آشنایی و ازدواج با او را داری، هرچه بیشتر نسبت به هم شناخت پیدا کنید و دید بازتری در مورد شخصیت هم داشته باشید. اگر از همین امروز که در مرحله آشنایی هستید، با صبر و حوصله برای هم زمان بگذارید و ابعاد وجودی یکدیگر را شناسایی کنید؛ خیلی بهتر از این است که در آینده متوجه نکات منفی و ناشناخته ای شوید و رابطه عاشقانه را به خطر بیندازید. تلاش کن در مورد تمام جنبه های زندگی با یارت صحبت کنی و سطح حوزه های ارتباطی تان را بررسی کنی. شاید او واقعاً یار مناسبی برای تو نباشد؛ شاید نیاز باشد بیشتر در مورد رابطه خودت و او فکر کنی…