«برای گرانی‌ها حقوقم را ۵۰۰ هزار تومان اضافه کردند. خدا خیرشان بدهد!»
به زن روبه رویی در مترو نگاه کردم. صلوات‌شمار صورتی‌رنگی مثل انگشتر حلقه دور انگشت اشاره‌اش بود و آرامش صورتش حس خوبی داشت. موهای سفیدش را با دست جمع کرد و ادامه داد: دو میلیون و ۵۰۰ تومن می‌شود، ولی من هم واقعا زحمت می‌کشم. همه‌کار انجام می‌هدم. قبلا کارم راحت‌تر بود. پرستار مادرشان بودم. خدا رحمتش کند. حاج‌خانم هوایم را داشت. بعد از فوت مادرشان، گفتند برای کار خونه بروم.
زن بغل دستی‌اش هم مثل او صلوات‌شمار به دستش بود و ذکر می‌گفت اما جوان‌تر بود.
سری تکان داد که یعنی خوب است و گفت: من فقط بچه را نگه می‌دارم. برای کار خانه، هفته‌ای یک بار کارگر می‌آورند. بچه خوبی است اما مادرش خیلی حساس است و خیلی ادا و اطوار دارد.
زن جوان‌تر در ادامه گفت: شوهرش بی‌تفاوت و خون‌سرد است. خانمش دو هفته رفت مسافرت، بچه را سپرد به من. می‌گفت: ببرش خانه، نگه دار. شب برای خواب بیاور تحویل من بده!
روز آخر که خانمش می‌خواست برگردد، گفت: بیا خانه مواظب بچه باش تا کارگر تمیزکاری کند. وای! نمی‌دانی! خانه شهر شام بود. همین دو هفته کلا پارتی گرفته بود! من که جرئت نکردم به خانمش بگویم.
در حالی که دو کارگر زن غرق صحبت بودند، یکی از صندلی پشت صدایش را بلند کرد: مدیونی به زنش نگویی. مرد به خانمش خیانت کرده. خدا ازش نگذرد!
پرستار بچه آرام گفت: شما از ادا و اطوارهای خانم خبر ندارید. اگر هم آقا کاری کرده باشد، حقش است. دو هفته شوهر و بچه‌اش را ول کرده رفته !
خانم شیک‌پوش ایستاده وسط راهرو اما عقیده ای متفاوت داشت: روزی می‌رسد که بچه‌شان بزرگ می‌شود، موهای زن سفید می‌شود، مرد بازنشسته می‌شود، مرد و زن هردو پخته‌تر می‌شوند و همه این شر و شورهای جوانی می‌گذرد. بعد با هم سفر مشترک می‌روند و خاطرات مشترکشان را مرور می‌کنند. زن بی‌خبر از شیطنت‌های جوانی مردش، به او افتخار می‌کند و عشق می‌ورزد. می‌دانید بازنده واقعی کیست؟ زنی که نفر سوم بود، یواشکی وارد حریم آن‌ها شده بود، خیال خام برش داشته بود که روزی … .
اشک‌های زن خوش‌پوش سرازیر شد. سرش را پایین آورد و به پرستار بچه گفت: به زنش نگو. بگذار عاشق شوهرش بماند. دست‌کم یک زن کمتر شکسته می‌شود.
برحسب عادت گوگل را باز کردم و جست‌وجو کردم: اگر از خیانت باخبر شدیم چه کنیم؟
نوشته بود: در مدیریت شرایط بعد از خیانت سعی کنید قوی عمل کنید و با طی کردن فرایند صحیح، بهترین تصمیم را بگیرید.
شما به عنوان یک خانم خیانت‌دیده چه باید بکنید؟ باید بمانید یا بروید؟ در حقیقت، ماهیت سؤال این است که آیا ببخشم یا خیر.در پاسخ، باید عرض کنم شما زمانی حق بخشیدن خیانت را دارید که مطمئن شوید همسر شما آدم قبلی نیست. بنابراین اگر همسر شما سیستم حسی، احساسی، باورها، اعتقادات، تفکر و تصمیم‌گیری‌هایش هم‌چنان مشابه قبل است، احتمال تکرار خیانت وجود دارد.
در هر بار بخشش، فردی که قربانی خیانت شده است مسئولیتی پیدا می‌کند مبنی بر اینکه به سادگی و سهولت به موضوعات مطرح‌شده از طرف شریک عاطفی خود نگاه نکند. شاید اکنون برای شما این سؤال ایجاد شده باشد که: چطور بفهمیم فردی که خیانت کرده است دوباره آن را تکرار نخواهد کرد. ابتدا باید ریشه خیانت مشخص شود و با توجه به آن، در شما و همسرتان تغییراتی به لحاظ رفتاری و روانی ایجاد شود.
در حقیقت، شما و همسرتان باید نزد یک مشاور بروید و پس از آنکه مشاور متوجه ریشه اصلی خیانت شد، با فرد خیانتکار جلسات درمانی را شروع کند و به شما به عنوان فردی که قربانی خیانت شده است توصیه‌هایی را به لحاظ رفتاری ارائه کند. تنها در این صورت است که احتمال خیانت به حداقل یا صفر می‌رسد.
اما پرسش اصلی شاید این باشد: اگر جای پرستار بچه بودیم چه می‌کردیم؟ شما چه می‌کردید؟
نویسنده: زهره رنگ آمیز روزنامه‌نگار