1403/02/15

بیا نی نی

سایتی برای نی نی ها و مامانا

از روزی که ازدواج کردیم کمتر همدیگر را می‌بینیم!

از روزی که ازدواج کردیم کمتر همدیگر را می‌بینیم!

در سال هایی نه چندان دور وام ازدواج حکم پشتوانه ای برای شروع یک زندگی جمع و جورو ساده را داشت. می شد روی آن حساب باز کرد و در حساب و کتاب های خرید وسایل ضروری خانه و اجاره بها هزینه های گل درشت را به عهده آن گذاشت اما شما که غریبه نیستید. زوج های جوان امروزی با وجود قانع بودن هم دیگر چندان نمی توانند به این وام دلخوش باشند. تازه عروس و داماد ها می گویند نازل ترین قیمت یکی از ضروی ترین وسایل برقی آشپزخانه یک چهارم کل وام ازدواج شان است. با این حساب پیداست که دیگر وام ازدواج ۱۲۰ میلیونی هم نمی تواند کفاف شروع یک زندگی ساده را بدهد. ازدواج و فرزند آوری یکی از مهم ترین دغدغه های دولت است و به نظر می رسد برای تحقق این امر مسئولان باید بیش از پیش تسهیلاتی برای تشویق جوانان به ازدواج و فرزند آوری درنظر بگیرند.

از روزی که ازدواج کردیم کمتر همدیگر را می‌بینیم!

وام ۱۲۰ میلیونی هم کفاف شروع یک زندگی ساده را نمی‌دهد

«یک یخچال ایرانی، ۳۰ میلیون تومان! شما خودت تا آخر مجموع این مخارج را بخوان.» این را حنانه، دختر جوانی می‌گوید که قرارشان برای سر خانه و زندگی رفتن چهار ماه دیگر است و این روزها حسابی مشغول خرید جهیزیه است:« اصلا هم فکر نکنید که به دنبال بهترین مارک و برند هستم چون به شرایط امروز کاملا آگاه هستم ولی حتی معمولی‌ترین اجناس هم قیمت‌هایی دارند که ما را در خرید آن دو دل می‌کنند.» می‌گوید فکر می‌کردم اگر ازدواج کنیم، بیشتر از روزهایی که همکلاسی دانشگاه بودیم با هم خواهیم بود و روزهای زندگی‌مان را با هم می‌گذرانیم، اما همه‌چیز آنطور که فکر می‌کرده پیش نرفته است: «از روزی که عقد کرده‌ایم، کمتر همدیگر را می‌بینیم! هر دو زمان کاری‌مان را بیشتر کرده‌ایم تا بتوانیم حداقل‌های زندگی‌مان را شروع کنیم.»

از روزی که ازدواج کردیم کمتر همدیگر را می‌بینیم!

تامین حداقل هایی برای شروع

حتی وام  ازدواج ۱۲۰ میلیون تومانی هم نمی‌تواند مرهم دل جوان‌هایی باشد که می‌خواهند زندگی مشترک‌ شان را شروع کنند؛ زندگی‌هایی که اگر بخواهد در خانه‌های چهل و پنجاه متری هم شروع شود، باز هم نیاز به مبلغ بیشتری برای رهن آن دارد:«وقتی زوج جوانی به سراغ ما که در یک منطقه معمولی هستیم می آیند و می گویند صد میلیون دارند و می خواهند یک خانه با متراژ پایین اجاره کنیم مجبوریم آن ها را به همکاران دیگرمان حواله بدهیم؛ دیگر خانه معقولی که یک عروس و داماد بتوانند در آن زندگی کنند با این قیمت‌ها وجود ندارد. ودیعه رهن یک خانه ۵۰ متری در مرکز شهر بیش از ۲۳۰ میلیون تومان است.» این را مشاور املاکی درمرکز و شرق تهران می‌گوید که نرخ قیمت‌هایی که صاحبخانه‌ها، برای خانه‌هایشان گذاشته‌اند را روبرویمان می‌گذارد تا حرف‌هایش را باور کنیم. راست هم می‌گوید؛ مبلغ رهنی کمتر از صد میلیون تومان و اجاره‌ای کمتر از ۴ میلیون تومان به چشم نمی‌خورد:« فکر هم نکنید با صد تومن پول پیش و ماهی چهار میلیون خانه مناسبی برای عروس و دامادها پیدا می‌شود؛ نهایتا یک خانه قدیمی و با متراژ کم. آن هم طبقه چهارم بدون آسانسور.»

از روزی که ازدواج کردیم کمتر همدیگر را می‌بینیم!

یک شادی جمع و جور

اغراق نیست که بگوییم سایه کرونا از سر جامعه کم شده است و دوباره بساط دورهمی‌ها راه افتاده است. دوباره مهمانی‌ها برپا شده است و دختر و پسرها هم دوباره شور جشن عروسی در سرشان دارند؛ شوری که از کودکی در دل‌شان بوده است و حالا هم به همین سادگی‌ها نمی‌شود آن را از سرشان انداخت. «جوانه» یکی از همان عروس‌هایی است که با وجود آگاهی به قیمت‌ها، هرچه فکر می‌کند، نمی‌تواند از خیر عروسی بگذرد: «می‌توانم بگویم تعداد مهمان‌ها را کم کنیم، می‌توانم به تنوع غذا اهمیت ندهم، می‌توانم بگویم لباس عروسم را با هزینه به صرفه‌ای بخرم ولی راستش را بخواهید، هم من و هم همسرم، هردو واقعا جشن عروسی را دوست داریم و هرچه فکر می‌کنیم، نمی‌توانیم از خیر آن بگذریم.» حق دارند. خیلی جوان هستند و دلشان مرسوم‌ترین جشن ممکن برای ازدواج‌شان را می‌خواهد. «جوانه»با لبخند این ها را می گوید، اما به همان اندازه هم ته دلش غم دارد: «اما می‌دانید، این روزها اجاره ساده‌ترین سالن و تالار و باغ هم ورودی‌های عجیب و غریبی دارند که ته دل آدم خالی می‌شود. یعنی واقعا یک جشن ساده انقدر باید سخت و پر چالش باشد؟»

از روزی که ازدواج کردیم کمتر همدیگر را می‌بینیم!

کمتر کسی جرات ضامن شدن دارد

ظاهرش آسان است؛ اینکه در قدم اول، زوج‌های جوان، برای دریافت وام ازدواج، در سایت ثبت‌نام می‌کنند و بعد از مشخص کردن بانک، به شعبه مورد نظر مراجعه و تقاضای وام می‌کنند. وامی ۱۲۰ میلیون تومانی که در برای پسرهای زیر ۲۵ سال و دخترهای زیر ۲۳ سال، ۱۵۰ میلیون تومان است. قرار هم بر این است که همه بانک‌ها، در سهل‌ترین شرایط ممکن، این مبلغ را به زوج‌های جوان پرداخت کنند. اما واقعا چنین اتفاقی می‌افتد؟ انصاف نیست اگر بگوییم چنین نیست اما اینطور که از خبرها به گوش می‌رسد، در معدود مواردی هم موانعی پیش پای عروس و دامادها قرار گرفته است که معتقدند شرایط دریافت وام را برایشان سخت کرده است؛ از جمله ضامن که به قول آن‌ها، سخت‌ترین مرحله وام ازدواج است و هرکسی نمی‌تواند ضامنی باب میل شرایط بانک فراهم کند. یک ضامن کارمند و رسمی که مبلغ حقوقش هم با مبلغ وام، همخوانی داشته باشد. البته طبق قول و قرارهایی که بین وزارت ورزش و جوانان و وزارت اقتصاد گذاشته شده است، قرار است دریافت این وام برای جوان‌ها آسان شود؛ آنقدر که از روز اول دغدغه ضامن رسمی و تعداد بالا را نداشته باشند؛ اما اینکه چقدر این وعده در بانک‌ها محقق می‌شود و هر بانک طبق دستورالعمل ابلاغ‌شده عمل می‌کند، جای بحث و سوال دارد؛ اما انگار در میان هر چند بانکی که سعی می‌کنند روی خوش به تازه عروس و دامادها نشان بدهند، هستند بانک‌هایی که همچنان موانع وام ازدواج را به طور جدی برای این جوان‌ها اجرایی می‌کنند. آن هم وامی که معلوم نیست می تواند تامین کننده کدام هزینه برای شروع  یک زندگی مشترک شود!

شروع برای آن هایی که گذشت می کنند هم ساده نیست

اگر بخواهیم روراست باشیم، نمی‌توانیم از همه دختر و پسرهای جوان و پر از امید و آرزو، انتظار سنت‌شکنی داشته باشیم؛ انتظار اینکه شرایط را درک کنند و قید بسیاری از خواسته‌هایی که همیشه در ذهن‌شان داشته‌اند را بزنند. واقعیت این است که برخی از آن‌ها می‌توانند و برخی دیگر هم نه! هستند عروس و دامادهایی که خودشان را با واقعیت جامعه تطبیق می‌دهند، مراسم عروسی را ضروری نمی‌دانند و شادی آغاز زندگی مشترک‌شان را به انواع و اقسام تشریفات، گره نمی زنند اما همه‌اش همین است؟ آن‌ها قرار نیست خانه‌ای برای خودشان داشته باشند؟ قرار نیست بتوانند ضروری‌ترین وسایل برای زندگی را تهیه کنند؟ اغراق نیست اگر بگوییم تهیه هم حداقلی‌ها هم می‌تواند برای آن‌ها سخت و دردسرآفرین باشد.زندگی زوج های جوان امروزی با وام ها و اقساط سنگین و اجاره خانه های نجومی آغاز می شود .اگر مسئولان ما  جوانی جمعیت را به عنوان دغدغه ای جدی معرفی می کنند پیش از تشویق برای فرزند آوری می بایست این چالش ها و هفت خوان سخت را از پیش پای جوانان مان بردارند.ساده کردن امر مبارک ازدواج به خودی خودی تشویقی برای فرزند آوری به حساب می آید و تحقق آن در جامعه مان را باور پذیرتر می‌کند.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *