خراسان/ خانمی هستم ۲۸ ساله که حدود چهار ماه است از همسرم جدا شدم. همسرم اعتیاد به شیشه و دست بزن داشت و فحاش و خیانتکار بود. این اواخر تهمت هم می زد. یک دختر چهار ساله دارم. الان با این همه بدی که همسرم به من کرده، دلم برایش تنگ می شود و مواقعی هم فکر برگشت به سرم می زند. فکر می کنم اگر دوباره ازدواج کند، من می میرم.

پاسخ
آن چه شما درباره ویژگی های همسرتان مطرح می کنید، به احتمال بسیار نشان دهنده این موضوع است که ایشان در مرحله پیشرفته ای از اختلال مصرف مواد قرار دارند. در واقع پرخاشگری، بدگمانی و بی بند و باری جنسی از مزمن بودن اختلال مصرف مواد ایشان و چه بسا اختلالات بیشتر شخصیتی حکایت می کند. بنابراین به لحاظ منطقی و عقلانی، بازگشت به زندگی با ایشان به هیچ عنوان توصیه نمی شود.

احساسی تصمیم نگیرید
داشتن یک فرزند نیز، نیاز به فراهم آوردن یک محیط امن و به دور از جنجال را بیش از پیش نشان می دهد. در واقع شما اکنون علاوه بر خودتان، درباره فرزندتان و آینده او نیز تصمیم می گیرید و بازگشت به چنان محیطی می تواند عواقب جبران ناپذیری را متوجه آینده و روند شکل گیری شخصیت او کند. بنابراین لازم است شما نگاه خود را از معطوف کردن صرف به احساساتتان بردارید و به صورت یک کل به آن چه در پیش رو دارید، بنگرید.

دلتنگ شدن تان طبیعی است
وابستگی شما به همسر سابق تان می تواند دلایل متعددی داشته باشد. پیش از هر چیز، افراد پس از جدایی از یک رابطه صمیمانه، معمولا دید تونلی و تک بعدی به رابطه مذکور خواهند داشت، به این صورت که تنها خاطرات خوشایند رابطه و نه کل یک رابطه را به یاد می آورند. در چنین حالتی طبیعتا فرد احساس دلتنگی را تجربه می کند و قادر نیست تصمیم صحیحی درباره اتفاقات رخ داده بگیرد. از آن جا که مدت زیادی از جدایی شما نگذشته است، نامحتمل نیست که شما در این مرحله و موقعیت قرار گرفته باشید. بنابراین سعی کنید با گسترده کردن شبکه های حمایتی تان و کمک گرفتن از دوستان و افرادی که به شما اهمیت می دهند با سوگ ناشی از فقدان رابطه خود رودررو شوید.

دچار خطای شناختی فاجعه سازی شدید
از دیگر مسائل قابل بیان در چنین موقعیتی، این است که گاهی فرد دچار خطاهای شناختی می شود. برای مثال شما بیان کردید در صورتی که همسر سابق تان با فرد دیگری ازدواج کند، می میرید. این خطای شناختی «فاجعه سازی» نام دارد و در واقع به دلیل نوعی خطا در شناخت افراد رخ می دهد و نه آن چه واقعا رخ خواهد داد. با انجام کارهایی که باعث می شود اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و نیز دریافت حمایت از خانواده و دوستان، می توانید این مرحله را پشت سر بگذارید و چه بسا در آینده از رابطه ای سالم برخوردار شوید.

الگوهای ارتباطی تان را بررسی کنید
به خاطر داشته باشید عبور موفقیت آمیز از این مرحله زندگی تان در گرو مراقبت و حمایت از خودتان است. بنابراین شما می توانید این چالش را به یک فرصت تبدیل کنید. بی شک تجربه احساسات ناخوشایند نیز تا اندازه ای اجتناب ناپذیر و جزو فرایند پایان دادن به یک رابطه بلندمدت است. در برخی مواقع نیز مسئله، کمی جدی تر از سوگ ناشی از اتمام یک رابطه صمیمانه و بلند مدت است. گاه افراد از نوعی سبک برقراری روابط صمیمانه ناسالم رنج می برند. در چنین حالتی به دلیل نوع اتفاقاتی که فرد در روند رشد خود با آن روبه رو شده است به سمت روابطی متمایل می شود که از پختگی و سلامت کافی برخوردار نیستند. چنین افرادی ممکن است در درون خویش احساس کنند از کفایت لازم برای یک زندگی مستقلانه و اتکای به خویش برخوردار نیستند و در هر حال خود را نیازمند کسی می دانند که به نیازهای آنان، هرچند به صورت ناسالم پاسخ دهد. در صورتی که شما شاهد چنین احساسات و افکاری در درون خود هستید، لازم است از یک مشاوره تخصصی بهره مند شوید تا بتوانید الگوی ارتباطی خود را تغییر دهید. به خاطر داشته باشید لازم است برای رشد و بهبود زندگی خود و کودکتان تلاش کنید و در جست وجوی روابط سالمی باشید که با حفظ حرمت نفس تان بتواند نیاز به ارتباط صمیمانه تان را برطرف کند.
نویسنده : تینا امیری | روان شناس بالینی از انستیتو روان پزشکی