نیاز کودک، حضور مادر
می دانید که مادر در تامین امنیت جسمی و روانی کودک نقش بسیار مهمی دارد. مادر علاوه بر تامین نیازهای زیستی، نیازهای روانی کودکش را هم مدیریت میکند و همین باعث رشد درست کودک میشود.
اولین کسی که نیازهای انسان را طبقهبندی کرد، آبراهام مزلو بود؛ کسی که اعتقاد داشت نیازهای اساسی انسان در پنج طبقه، دستهبندی میشود. این دستهبندی بعدها به هرم مزلو شهرتیافت.
نیازهای فیزیولوژیکی یا نیازهای جسمانی
نیازهای امنیتی
نیازهای اجتماعی یا نیازهای تعلقپذیری و عشق
نیاز به تکریم و احترام واقع شدن
نیازهای خودشکوفایی
براساس هرمی که معرفی شد، یکی از اساسیترین نیازهای انسان، نیاز به امنیت است. در مورد کودک، این امنیت در دو حالت شکل میگیرد و شامل دو طبقه میشود. نخست امنیت جسمی که متعلق به تامین نیازهای امنیتی طبقه دوم است و دیگری نیاز به امنیت عاطفی و محبتی است که در طبقه سوم و چهارم جای میگیرد.
مهمترین دوران
نقش مادر دقیقا در همین زمان آشکار میشود؛ حضور مادر بهعنوان اولین تامین کننده نیازهای زیستی و عاطفی کودک باعث امنیت بخشی جسمی و روانی او میشود. برای بهتر مشخص شدن این بحث لازم است به نظریه رشد روانی ــ اجتماعی اریک اریسکون نگاهی داشته باشیم. در نگاه او، رشد شخصیت از بدو تولد آغاز شده و تا دوره بزرگسالی ادامه مییابد. میتوان دوران کودکی را از جهت اهمیت در رشد شخصیت از دیگر مراحل پراهمیتتر دانست. تجارب و خاطراتی که کودک در دوران کودکی میآموزد، ماندگارترین تجارب است و اثر آن از شخصیت او، هیچوقت از بین نمیرود.
حمایت
پس اگر میخواهیم کودک در این مرحله موفق شود باید بتواند با محیط پیرامونش تعامل داشته باشد بهگونهای که نسبت به آن احساس اعتماد پیدا کند. این اعتماد با تامین نیازهای اولیه او به دست میآید. اگر نیازهای او به اندازه از سوی والدین تامین شود، او احساس امنیت خواهدکرد. از نظر اریکسون آنچه بهعنوان حمایت در این دوران بسیار مهم است، مسائلی است همچون برطرف کردن ناراحتی کودک، بغل و نوازش کردن او، صبورانه منتظر ماندن تا او بهقدر کافی شیر بخورد و از شیر گرفتن او هنگامیکه علاقه کمتری به پستان یا شیشه شیر نشان میدهد.
حضور
شاید ابتداییترین نیازها به امنیت، همین نوع نیازهاست که باید توسط مادر تامین شود. مادرانی که در کنار فرزندان خود نیستند، آسیبهای زیادی به کودکان خود میزنند. این نبودن صرفا به منزله نبودن جسم مادر نیست، بلکه ممکن است مادری جسمش در کنار فرزند خود باشد ولی روح او این حضور را نداشته باشد. چیزی که کودک به آن نیازمند است، جسم و روان مادر توأماناست.
دو کفه ترازو
کودک نیاز دارد دوست داشتن، محبت و عاطفهاش را از طریق مادر تامین و درک کند تا از این راه احساس امنیت و راحتی داشته باشد. اگر عاطفه و احساس او تامین نشود، تامین نیازهای جسمی او نمیتواند راه به جایی ببرد. هر قدر ترازوی تامین نیازها به طور بهتری تراز شده باشد، احساس امنیت در کودک بیشتر بوده و رشد جسمی و روانی او بهتر صورت خواهدگرفت.