داستان واقعی «فرزاد» از آن دسته نوجوانان امروزی است که والدینش تلاش کرده اند تا آب در دلش تکان نخورد تا فقط به درس هایش برسد. با این که فرزاد ۱۲ ساله است؛ اما هنوز مادرش دکمه های لباس اش را می بندد ولی به تازگی مادرش به اطلاعاتی درباره فرزندش پی برده که کاملا گیج شده است و باورش سخت است. در ادامه داستان زندگی این نوجوان را از زبان مادرش و تحلیل آن را در گفت و گو با یک روان شناس تربیتی بخوانید.

پسر ۱۲ ساله ای دارم که فرزند اولم است. خیلی مراقب تربیت «فرزاد» بودم. کیف مدرسه اش را خودم می بستم. تمام دروس تحصیلی او را کنترل می کردم و مدام مراقبش بودم. حتی گاهی اوقات تکالیفش را نیز می نوشتم. او حق بازی با بچه های همسایه را نداشت و من به خیال خودم، از او مراقبت می کردم. حتی تا چندی پیش، شب ها کنار خودم می خوابید و اگر نیمه های شب تشنه می شد از خواب بیدار می شدم و برایش آب خنک می آوردم. دکمه های لباس اش را می بستم و بدون اجازه من حق انتخاب هیچ چیزی را نداشت لیکن متوجه شده ام که نشانه های اعتماد به نفس در وجودش نیست. قدرت بیان مسائل و نیازهای خود را ندارد. دوستانش به من می گویند که سر کلاس با این که پاسخ سوال ها را می داند برای پاسخ دهی پیش قدم نمی شود. حتی گاهی بچه های مدرسه او را اذیت می کنند و او جرأت اعتراض به آن ها را ندارد. بعد از چند هفته از اول مهر، از طریق مدیر مدرسه اش فهمیدم که هر روز همکلاسی هایش خوراکی هایی را که برای زنگ تفریح داخل کیفش می گذاشتم از او می گیرند و او نه تنها از حق خودش دفاع نمی کند بلکه از گفتن این موضوع به من یا مدیر مدرسه اش نیز امتناع می ورزد. به تنهایی بیرون نمی رود و حتی برای خرید نان حتما باید من یا پدرش باشیم. احساس می کنم در گرفتن حق خود ناتوان است. نمی دانم علت این رفتارهای او چیست و باید چه کنم؟

تحلیل روان شناس حسین سلیمان پور، روان شناس تربیتی

اگر خواسته باشیم بر عملکرد این پسر ۱۲ ساله تحلیلی داشته باشیم، باید بگوییم که او از اعتماد به نفس پایین، نداشتن خودباوری و ترس از قضاوت های دیگران به شدت رنج می برد و با رفع این چند نکته، تا حدود زیادی از مشکلاتش در مدرسه و جامعه حل خواهد شد. در ادامه درباره علایم کمبود اعتماد به نفس در دوره نوجوانی و راهکارهای افزایش آن، مطالبی ارائه می شود که کمک زیادی به والدین برای مدیریت این ماجرا خواهد داشت. علایم اعتماد به نفس پایین همان گونه که در داستان زندگی «فرزاد» مطرح شده است، می بینیم که او قدرت «نه» گفتن ندارد، نمی تواند حق خود را از دوستانش بگیرد، نمی تواند از خودش دفاع کند، در انجام وظایف خود به والدینش وابسته است و …. افزون بر این ها در افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، رگه هایی از احساس حقارت و عزت نفس پایین هم دیده می شود؛ یعنی عملکرد ضعیف این افراد باعث می شود نسبت به خودشان حس خوبی نداشته و رضایت درونی نداشته باشند. والدینی که چنین علایمی را در نوجوان شان مشاهده می کنند، باید توجه داشته باشند که فرزندشان به احتمال زیاد شبیه «فرزاد» است.

بررسی دلایل پایین آمدن اعتماد به نفس نوجوانان

در خانواده هایی که به جای تربیت شدن به دنبال تربیت کردن فرزندان شان هستند، دنیایی از بایدها و نبایدها را در همه مسائل تحصیلی، انضباطی، اخلاقی و … تعیین می کنند و فرزندان مجبورند در همین ریل حرکت کنند و اگر ذره ای انحراف داشته باشند با واکنش شدید والدین روبه رو می شوند. به عبارت دیگر، والدینی که همیشه از کنترل های بیرونی از جمله نصیحت، تذکر، تهدید، تشویق، مقایسه و تحقیر استفاده می کنند انگیزه های درونی را در کودک و نوجوان از بین می برند و در نتیجه اعتماد به نفس آن ها را نابود می کنند. از طرفی این گونه والدین چون باور ندارند که خود فرزندشان می تواند از عهده وظایفش برآید، تمام کارهایش را برایش انجام می دهند، برایش خط و نشان می کشند و از امر و نهی به وفور استفاده می کنند. جالب است بدانید که این موارد در والدین کمال طلب و تک فرزند به مراتب بیشتر دیده می شود چراکه آن ها می خواهند فرزندشان در همه زمینه های تحصیلی، اخلاقی و … موفقیت داشته باشد؛ اما غافل از این هستند که او ممکن است در یکی از این زمینه ها بهترین شود؛ اما در عوض خیلی چیزها مانند داشتن قدرت نه گفتن و دفاع از خود را از دست می دهد و می شود نوجوانی مانند فرزاد.

راهکارهای افزایش اعتماد به نفس نوجوانان

*والدین عزیز، به جای تربیت کردن به دنبال تربیت شدن باشید یعنی از حدود دو سالگی کودک که می تواند بعضی کارها مانند غذا خوردن یا لباس پوشیدن را انجام دهد، بگذارید خودش انجام دهد. با این ترفند، کودک شما متوجه خواهد شد که از عهده انجام کارهایش برمی آید و اعتماد به نفسش به صورت قابل توجهی افزایش خواهد یافت.

*کنترل های بیرونی مانند تذکر، نصیحت و تهدید را کاهش دهید. این کنترل باعث می شود کودک یا نوجوان از لحاظ عقلی، هیجانی و عاطفی نسبت به سنش عقب بیفتد.

*نوجوان یا کودک تان را باور داشته باشید و بگذارید خودش، کارهایش را انجام بدهد. نگران نباشید زیرا هرچند نتواند آن گونه که شما انتظار دارید کارهایش را انجام دهد اما همان قدر که خودش انجام دهد، باعث رضایت درونی اش می شود و به تدریج شاهد افزایش اعتماد به نفس او خواهید بود.

*نکات مثبت فرزندان تان را تقویت کنید. متاسفانه بعضی والدین، مدام به دنبال اصلاح نکات منفی فرزندشان هستند و خوبی های او را نمی بینند. این والدین باید بدانند تا زمانی که فقط درگیر نکات منفی باشند، حل مشکلات پیچیده تر خواهد شد.

*تا می توانید در داخل و خارج خانه باید به نوجوان مسئولیت بدهید؛ البته به شرطی که در توانش باشد و در زمان و شرایط مناسبی باشد. از مسئولیت هایی مانند دم کردن چایی گرفته تا خریدهای دم دستی تان را به وی بسپارید.

*وقتی فرزندتان را در انجام کارهایش رها و فقط نظارت می کنید، کمی باید صبور باشید تا این رفتار در او نهادینه و اشتباهات کمتری مرتکب شود؛ بنابراین سعه صدر داشته باشید و فراموش نکنید که تربیت کاشتنی است و باید آن را آبیاری کرد تا سبز شود!

*نظرات تان را با کلمه هایی همچون «لطفا»، «ممکن است» و «می شود» با نوجوانان و کودک تان در میان بگذارید و تا می توانید از دستور دادن پرهیز کنید.

*قلبا فرزندتان را باور داشته باشید و هیچ گاه در حضور دیگران به ویژه دوستان و بستگان شخصیت او را زیر سوال نبرید.