خراسان/ نگاهی که به دور و برم می اندازم، می‌بینم چقدر بین سلامت مامان و دیگر هم‌سن و سال‌هایشان یا حتی کسانی که جای بچه ایشان هستند تفاوت وجود دارد. برای همین تصمیم گرفتم مشاهداتم را از سبک زندگی‌ ایشان بنویسم، شاید برای افراد دیگر هم مفید باشد. مادر من از اولین دانش آموختگان دانش سرای تربیت معلم هستند، خانمی خودساخته با همسری اهل خانواده و بسیار همراه که به‌رغم بی توجهی به مادیات و تجملات ، به سلامتی‌شان اهمیت زیادی می‌دهند.
توجه به نوع تغذیه و گروه‌های مواد غذایی مصرفی نقش مهمی در این سال‌ها داشته است. از وقتی یادم است سبزی خوردن و سالاد پای ثابت تمام وعده‌های غذایی بوده است. خوردن نمک محدود بوده و حتی پنیر را داخل آب قرار می‌دادند تا شوری آن گرفته شود. میوه همیشه جزو وعده‌های روزانه بوده است. به هیچ عنوان غذای وعده قبل را نمی‌خوردند. سرخ‌کردن در منزل رواج نداشت و حتی برای پختن قرمه‌سبزی به تفت‌دادن سبزی اکتفا می‌کردند. مراقب سلامت دندان‌هایشان بودند چون کارکرد دندان‌ها نقش مهمی در تغذیه سالمندان دارد.
اکنون که به گذشته نگاه می‌کنم می‌بینم همیشه مادر با خود، بدن، روح و قلب‌شان رفتاری مهربانانه و متعادل داشته‌اند. این‌طور نبوده که کاملا خود را از لذت گاه‌گاه فست‌فود یا شیرینی‌ها محروم کنند، اما خیارشور، سس، خمیر نان ساندویچی یا خامه شیرینی تازه را کنار می‌گذاشتند. وقتی نوشابه به ایشان تعارف می‌شد می‌گفتند «دو سانت» و این دو سانت طنز خانواده شده بود و گاهی به شوخی می‌گفتیم چندتا دو سانت شد! وقتی چیپس و پفک می‌خریدیم و به ایشان تعارف می‌کردیم به برداشتن یکی اکتفا می‌کردند. قند و شکر به میزان بسیار محدودی استفاده می‌شد. قندان پر از قندهای اندازه عدس بود و صبح‌ها چای را با اندکی شکر شیرین می‌کردند. در مهمانی‌ها هنگام تعارف شربت تقاضای آب می‌کردند در حالی که در هیچ آزمایش تشخیص طبی قند و چربی بالا نداشتند و از زمانی که بچه بودم قرص‌های مکمل استفاده می‌کردند. باز هم از سایر ابعاد سلامت ایشان خواهم گفت.
نویسنده : مریم مجیدیان